خلاصه ماشینی:
"تعداد اینجوامع 13 میباشد که شامل 6 جمهوری از جمهوریهایشوروی سابق و 7 جامعه از جمهوریهای سابق خودمختار ومناطقی در محدودۀ روسیه هستند یعنی:آذربایجان،ترکمنستانازبکستان،تاجیکستان،قرقیزستان،قزاقستان و آدیگییا2،کاراچایوو3-چرکسیا4،کاباردینو-بالکاریا5،چچن-اینگوش،داغستان،تاتارستان و باشکورتستان-6 روند مهمی سرتاسر فضای اجتماعی جوامع موردمخاطره را فراگرفته است بدین ترتیب که قومیتگرایی از طریقمداخلۀ سیاسی فردیت تاریخی تازه بهبود یافته،انتقال از حالت(1).
در پایان این بهبود قابل ملاحظۀ خسارات چه چیز نهفتهبود؟طبق گفتۀ یک نفر رایجترین توضیح،اختلاط سنتها،تداوم برتریهای خانوادۀ بزرگ،ابداعات و خدمات بهداشتینوین بود که تا حدی باعث میزان بالای زاد و ولد و کاهش میزانمرگومیر و نهایتا رشد سریع جمعیت مسلمانان را در شورویفراهم کرد.
اما حتی در آنجا نیز شهروندان مسلمانبخش کوچکی از مردم بومی را شامل میشدند و این بالاتریننسبت تخمین شده در امپراطوری بخارا یعنی شاید به میزان 12 تا14 درصد بود4و اکثریت زیادی از جمعیت شهرنشین،غیرمسلمان بودند.
اما دگرگونی از روشهایسنتی روستایی به روشهای شهری ظاهرا فقط در تاتارستان روبهاتمام است و در آذربایجان،قزاقستان و اکثریت جمهوریهایخودمختار با برخی استثنائات مهم،این دگرگونی در حال انجاممیباشد درحالیکه چچن-اینگوش و تمامی جمهوریهایآسیای مرکزی از این دگرگونی تخطی میکنند.
مقامات محلیکه گسترش بخش شهری را به عنوان نشانۀ پیشرفت اجتماعیدرک میکردند،نهایت تلاش خود را(ابتدا در ازبکستان)به کاربردند تا این بخش را با تراکم جمعیت روستاها تقویت کنند.
در واقع تنها منطقه تحتمحاصره و یک قومی تاتارستان-با شکورتستان که شدیدا تحتتأثیر و نفوذ روسها بود،میتواند به عنوان نمونۀ نسبتا قابلاطمینان شهرسازی واقعی-نه شهرسازی کاذب،ذکر شود و بهنظر میآید که الگوهای سنتی ساختار استقرار در آنجا غیرقابلبازگشت باشد."