چکیده:
مولوی در آثار خود بارها از لزوم خاموشی و سکوت سخن به میان آورده است.فراوانی کاربرد این اصطلاح و نیز شهرت تخلص مولانا به خموش انگیزه ای شد در پدید آمدن این جستار ،که در آن خاموشی مولانا و دلایل آن در مثنوی به بحث گذاشته شده، در این گذار آثار متعددی اعم از عرفانی و تعلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. در آغاز ، دو دیدگاه مورد توجه قرار گرفته است: 1- تربیتی 2- عرفانی و در این بررسی ، وجوه اختلاف این دو دیدگاه بیان شده و در مرحله دوم با مد نظر قرار دادن شش دفتر مثنوی توانسته است پانزده دلیل برای سکوت مولوی و جایگاه های آن برشمارد و برای هر یک از آنها مصداقهای متعددی ارائه کند که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد: کتمان سر، نامحرم، ناتوانی ادراک، مراقبه، خاموشی ظاهری،جذب رحمت و ....
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله به دو نوع کاربرد آن اشاره میشود: الف:تربیت فردی و اجتماعی ب:تربیت عرفانی 2-1-نقش خاموشی در تربیت فردی و اجتماعی با نگاهی گذرا به آثار مختلف تعلیمی میتوان این واقعیت را دریافت که علمای اخلاق و شاعران-که مبلغان اخلاق نیکو هستند-یکی از وجوه تربیت نیک را سکوت بموقع و سخن گفتن بهنگام دانسته،و رعایت نکردن آن را نشانۀ خفت و سبکی عقل گویند به- حساب آوردهاند؛چنانکه سعدی در این باره فرموده است: دو چیز طیرۀ عقل است،دم فروبستن#به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی (گلستان،دیباچه،ص 15) اهمیت این مبحث در تربیت فردی و اجتماعی تا بدانجاست که گاه یک باب از یک کتاب تعلیمی را به خود اختصاص داده است؛از جمله گلستان باب چهارم،احیاء علوم الدین ربع مهلکات،رسالۀ قشیریه باب دهم و به صورت پراکنده در آثاری همچون الانسان الکامل،مرصاد العباد،قابوسنامه،اللمع فی التصوف و علاوه بر این در دیوانهای شاعران عرب و پارسی زبان میتوان اشاراتی موفا به این مبحث را مشاهده کرد که در اینجا به ذکر نمونههایی از آنها بسنده میشود: اگر سلامت خواهی به هر مقام،زبان#مکن دراز که آن خنجریست خونآلود (بهار،دیوان،ص 443) چو مردم سخن گفت باید به هوش#وگر نه چون بهایم خموش (سعدی،بوستان،ص 149) زبان را نگه دار به کام خویش#نفس بر مزن جز به هنگام خویش (نظامی،شرفنامه،ص 180) النطق زین و السکوت سلامه#فان نطفت فلا تکن مهذارا یعیبک قوم بطول السکوت#و طول السکوت هو الازین احفظ لسانک ایها الانسان#لا یلدغنک انه ثعبان (مجمل الاقوال فی الحکم و الامثال،دمانیسی،ص 105-106) نه تنها دیوانهای شاعران و کتابهای تعلیمی که کتابهای امثال نیز پر از مثلهایی است که از زبان عامه نقل شده و در آنها همواره به حفظ زبان و رعایت سکوت و خاموشی توصیه- شده است؛مثل مشهور"زبان سرخ سر سبز را به باد میدهد"،مشتی از خروار و اندکی از بسیار است."