خلاصه ماشینی:
"پس از چند روز که از تهران مجلد دوم را برایم آوردند دیدمکه عکس مرحوم شوریده هم در آغاز کتاب چاپ شده است وهم در انتهای اشعار پیش از ماده تاریخها.
برحسب اتفاق اخثرا که به مناسبتی مراجعه به مجلاتقدیم داشتم،در مجلۀ کلک شمارۀ 89 تا 93 صفحات 147و 148 ضمن مقالۀ خود به نام برگردانندۀ حدیث مورد اشارهبه صورت آن مصراعگونه برخوردم و او میرزا ابو القاسم ملقببه فخر الاسلام مردی ادیب و با ذوق و شاعری نیکو سخن ازخاندانهای محترم شیراز و تا پایان عمر در خدمت وزارتمعارف بوده است و در سال 1315 شمسی که سال مبارزه بابیسوادی و تأسیس کلاسهای شبانه برای آموزش سالمندانبوده،آن حدیث را به فارسی برگردانده است و آن ترجمه دربحر متقارب که صورت مصراعی یافته،مثل سایر گشته و درزبان خرد و بزرگ افتاده است و شادروان حکمت،وزیر وقتمعارف،چون آنرا موافق برنامه و روش تعلیم و تربیت وزارتمعارف دیده،دستور داده است در کتب درسی و مواقع مقتضیاز آن استفاده شود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) دربارۀ بیتی از بوستان(گوشت خوردن زنان،ننگ و رسوایی مردان) وحید سبزیانپور {Sزن شوخ چون دست در قلیه کرد#برو گو بنه پنجه بر روی مرد(بوستان،164)S}یوسفی در شرح این بیت نوشته است(383): زن گستاخ و بیحیا چون در قلیه(گوشت در تابهبریان کرده)،یعنی در غذا،پنهانی دست برد دیگر مرد راروسیاه و بیآبرو میکند."