چکیده:
پژوهشهـای تجـربی، نظری و مفهومسازی پدیده احساس تنهایی در 35 سال گذشته گسـترش چشمگیـری یافتهانـد. پژوهشگران توانستهاند فراوانی احساس تنهایی در جمعیـت عمومی و دانشجویی را نشان دهند، ارتباط بین تنهایی با انواع پیشبینیکنندههای اجتماعی (مانند وضعیت و تماس خانوادگی) و نیز طیفی از حالتهای روانی (مانند افسردگی و سطح پایین حرمت خود) را برجسته سازند. همراه با هر تعریف مفهومی از احساس تنهایی، یک ابزار اندازهگیری نیز طراحی شده است. در پژوهشی که برای این شماره درنظر گرفته شده است، 231 دانشجو، هفت مقیاس احساس تنهایی را تکمیل کردند. مقیاسهایی که هم امکان مقایسه بین ابزارها را فراهم میساخت و هم تداخل سازهای اندازهگیریشده را ارزیابی مـیکرد. بـه عبارت دیگر، در این پژوهش به بررسی شباهتها و تفاوتهای مقـیاسهای مختلف و رایج احساس تنهایی پرداخته شد تا تک بعدی یا چند بعدی بودن آن مشخص شود. چنین روشی میتواند به مبانی زیربنایی هر ابزاری انسجام بخشد.
خلاصه ماشینی:
"مقیاس احساس تنهایی افتراقی )SLD ؛اشمیت و سرمت،1983):با 60 گویه دو ارزشی و براساس رضایت و عدم رضایتفرد از روابط اجتماعی خود،در چهار زیرمقیاس احساس تنهایی جنسی-احساساتی،دوستانه،خانوادگی و در گروههایبزرگتر ساخته شد.
1993 و 1997):این مقیاس37 گویه دارد و برای اندازهگیری سه بعد احساس تنهایی احساساتی،خانوادگی و اجتماعی طراحی شده است.
برای مثال،زیرمقیاسهای ابزار دییانگ گرولد به طور عمده احساس تنهایی اجتماعی را با ضرایباعتبار بالا میسنجند،در حالی که زیرمقیاس جامعهطلبی کمترین میزان اعتبار را به خود اختصاص داده است.
معهذا،پژوهش حاضر نشان داد که SLU اصولا ازاحساس تنهایی اجتماعی اشباع شده است که بار عاملی متوسطی در دو زیرمقیاس احساس تنهایی و عاطفه منفی دارد.
در یک جمعبندی کلی و با مقایسه بین چهار ابزار میتوان نتیجه گرفت: مقیاس راسل(راسل و دیگران،1984)،با یک گویه برای هربعد،سادهترین و سریعترین ابزار اندازهگیری احساستنهایی است.
بنابراین،میتوان نتیجه گرفت که مقیاس ASLES به دلیل ارزیابی جامع هرسه بعد احساس تنهایی،ضرایب اعتباربالاتر و بارهای عاملی قابل ملاحظه،مناسبترین ابزار برای دو بعد احساس تنهایی اجتماعی و هیجانی است."