خلاصه ماشینی:
"به هر روی میتوان احتمال داد که علامرندی ادیبی بودهباشد آشنا با مجموعۀ شعر فارسی در شیراز و یزد،در حدی کهشعر حافظ و شاه شجاع و اویس را در نظر داشته است و اینمجموعه در قرن نهم یا دهم در اختیار او قرار گرفته باشد و ویآن را کتابت کرده باشد.
س-از دلایل دیگری که آقای علی فردوسی برای اصالت این اثرو تعلق آن به قرن هشتم هجری و زمان حیات حافظ میآورند ایناست که علا در همۀ عنوانها از جلال عضد با دعاهای خاصدرگذشتگان یاد میکند(مثلا در حق جلال عضد مینویسد:و له نورالله روحه)و،در مقابل،در حق حافظ میگوید:«و له دام توفیقه؛و لهدام افضاله».
عرض میکنم که هم به لحاظ اهمیت این نسخه درشناخت شعر حافظ و هم برای آنکه نظر آقای فردوسی نقد وبررسی علمی شود،نیاز داریم کل چاپ عکس رنگی نسخه،کهصورت بیاض دارد،دقیقا به همانسان که در مجموعه آمده،همدر قطع و هم در شناسههای سنجیده در دسترس مطالعه قرار گیرد.
اکنون که آن گفتوگو به چاپ میرسد،چون چندین مقالت و گفتار دربارۀ نسخه/متن آن اثر عرضه وچاپ شده است،چنین نمود که به چند نکتۀ دیگر در موردنسخه/متن مجموعۀ بیاضی که علامرندی آن را فراهم کرده،ونسخۀ آن را خود نویسانیده است اشارت کنم: -روی سخن با دانشمند آقای فردوسی است.
علا،در عنوان این غزل،تعبیر دعاییزیدت فضله«زیاد کناد بخشایش(رواداری)او را»به کار برده ونخستین بیت غزل را به صورت زیر،خلاف ضبط مشهور معاصر،آورده است(ص 80): {Sبا مدعی بگویید احوال و عشق و مستی#تا بیخبر نمیرد در درد خودپرستیS}در سه نسخه از نسخههای قرن نهم نیز بگویید آمده است ودر یک نسخه هم،بدون نقطۀ ب،بگویید(-«نقطه در متن»،فصلی از روش تصحیح تاریخی متون همگانی این جانب که دردست تألیف و تدوین است)."