خلاصه ماشینی:
"*شما توانستهاید نگرش دانشآموزانتان را بعد از ورود به علومانسانی و همچنین در نوع رفتارهایشان در نوع انتقادهایشان و واردشدن به عرصۀ اجتماع به صورت مطلوب،تغییر دهید یا میتوانیداینکا را در حوزه علوم انسانی بکنید؟ طیرانی:ما در مدرسۀ خودمان تا حدی این کار را کردهایم،ولی بیرون از مدرسه ممکن است خیلی کاربرد نداشته باشد.
*کتابهای آموزشی در حوزۀ علوم اجتماعی را چگونه میبینید؟آیامیتوانید از این کتابها با دانشآموزان ارتباط برقرار کنید یا دبیرانیکه زیر نظر شما هستند،میتوانند با دانشآموزان خوب ارتباطبرقرار کنند؟آیا تا به حال کنترل کردهاید؟ طیرانی:من فکر میکنم در رشتۀ بهخصوص علوم اجتماعی،محتوای آموزشی ما غالبا از منابع کشورهای غربی گرفته شده است.
*چه باید بکنیم که وقتی بنده یا شما یا یکی دیگر از دوستان،بهعنوان کسی که فلسفه یا تاریخ خوانده است،در حوزۀ مسائلتاریخی و فلسفی دارد اظهارنظر میکند،و شخصی دیگری کهپزشک است،نظری مقابل نظر او دارد،به صرف اینکه پزشک است،جامعه نگوید آن دکتر چنین نظری دارد،شما چه میگویید؟ طیرانی:خب راهحل همۀ مشکلاتی که در جامعه وجود دارد،در اختیار مدارس و امثال ما نیست.
*خانم صدقی،شما چه کردهاید که این نگاه در بخش خودتانحداقل قدری تعدیل شود؟ صدقی:ما الان از دانشجویان خودمان که مثلا دارند دکترایادبیات میگیرند،دعوت میکنیم که به مدرسه بیایند و برای بچههاصحبت کنند وقتی بچهها چنین کسانی را میبینند که از همینمدرسه بالا آمدهاند،و میبینند که چهقدر در جامعه رشد کردهاند وبه کجاها رسیدهاند،دورشان جمع میشوند و به حرفهای آنها بهدقتگوش میدهند.
*خانم صدقی آخرین حرفهای خود را بفرمایید؟ صدقی:من فکر میکنم اگر بچهها را همسطح کنیم،یعنی چهمدارسی بهعنوان«تیزهوشان»یا«فرهنگ»نداشته باشیم و بچههاهمه مثل هم و در کنار هم باشند و ما روی دانشآموزان رشتههایعلوم انسانی در کنار رشتههای تجربی و ریاضی در مدارس کار کنیم،بهتر میتوانیم عمل کنیم."