چکیده:
مکتبهای اصولی را میتوان به زمان یا مکان یا شخصیتهای بزرگ نسبت داد، ولی سهم اساسی از آن شخصیتها است. مکتب اصولی نوعی اندیشه اصولی مبتنی بر دیدگاههای خاص درباره منابع،
مبانی، مباحث و تقسیمات علم اصول است.
تفاوت مکتبها ناظر به تفاوتهای کلی و کلان است که چهره علم اصول را عوض میکند. برای مکتب اصولی شهید صدر میتوان هشت شاخصه اصلی برشمرد:
1. ساختار آفرینی: ارائه تقسیمبندی متکاملتری از مباحث علم اصول؛
2. عنوانبندی: خلق عناوین جدید همراه با جعل برخی اصطلاحات از قبیل عناصر مشترکه و خاصه، ادله محرزه، تزاحم حفظی، قرن اکید، حقالطاعه، قطع ذاتی و موضوعی؛
3. ریشه یابی: تمرکز بر پارهای مباحث زیربنایی همچون تفاوت حکم ظاهری و واقعی، تفاوت امارات با اصول، تعلق حکم به عناوین ذهنی یا موضوعات خارجی؛
4. نظریهپردازی: طرح نظریه جمع میان حکم ظاهری و واقعی، حق الطاعه،
دلیلیت و دلالت سیره، حجیت قطع، تفسیر وضع و... ؛
5. بازآفرینی: تکمیل، ترمیم، بازپروری و غنیسازی مباحث مطرح شده در ابوابی همچون باب دلیل عقلی، تعارض ادله و نیز مباحث الفاظ؛
6. انسجام بخشی: تبیین نظام تفکر اصولی و ارتباط معنادار قواعد اصولی؛
7. تاریخ مندی: جستوجو از تحولات تاریخی و ادوار تطور علم اصول؛
8. درسیسازی: رعایت نکات آموزشی و بهکارگیری شیوههای درسنامه نویسی.
خلاصه ماشینی:
"از امکان تعبد به ظن و دفع شبهه ابن قبه راجع بدان سخن گفته میشد، ولی عدم تمرکز سبب شده است که مثلا شیخ انصاری یک بار نظریه مصلحت سلوکیه را در باب ظن و بار دیگر تفاوت موضوع را در آغاز بحث از اصل برائت و بار سوم انکار جعل حکم را در تنبیهات دلیل انسداد از کتاب فرائد الأصول مطرح کند و البته اگر جایگاه بحث از «حکم» در علم اصول معین میشد، راهحلهای پیشنهادی برای جمع میان حکم ظاهری و واقعی این گونه متفاوت و متشتت نمیگشت.
اینها محورهای اصلی بحث در سیره عقلایی است؛ اما در خصوص سیره متشرعی که از طرق اثبات وجدانی است، مباحث شیرین و جذابی درباره کندی یا سرعت حصول یقین از طریق اتفاق مخبرین در تواتر و اتفاق اهل فتوا در اجماع مطرح شده است که نظیر آنها را در سیره متشرعه با رعایت خصوصیت میتوان پیاده کرد؛ هر چند شهید صدر در اینجا چیزی نیاورده است؛ زیرا همان منطق حاکم بر کشف در تواتر و اجماع در اینجا نیز حاکم است؛ ولی افزودهاند که سیره متشرعی که در شکلگیری آن فقط طبیعت متشرعی دخالت دارد ـ مثل قدم راست گذاشتن داخل مسجد، نماز ظهر روز جمعه را بلند خواندن و التزام به بیداری بین الطلوعین ـ به طریق واضحتر و قویتر کشف از وجود دلیل شرعی دارد."