چکیده:
اصول فقه ابزار فقه است و توسعه آن باید براساس این ابزاربودن باشد. توسعه علم اصول را میتوان براساس اصول فقه موجود و فقه مطلوب توصیه کرد. در این مقاله، نخست فقه مطلوب ترسیم و
آنگاه محورهای توسعه اصول فقه در راستای ابزارهای فقه مطلوب توصیه شده است. این توصیهها عبارتند از: 1. توسعه در ابزارهای شناخت ملاکات احکام، ابزارهای شناخت سیرهها و ارتکازات عقلایی و
متشرعی و طرق احراز حدوث و اتصال آنها، و باز سازی قراین روایات از طریق نقد متن؛ 2. توسعه در اصول فقه حکومتی و قواعد بازشناسی احکام ثابت و متغیر؛ 3. توسعه در ابزار و قواعد شناخت موضوع؛
4. توسعه در ابزارهای کشف نظامهای اجتماعی اسلام؛ 5. توسعه در قواعد فقه تطبیقی میان شیعه و سنی، و اسلام و حقوق بشری.
توصیههای حاشیهای نیز عبارتاند از: توسعه در فلسفه علم اصول، روششناسی فقه، اصول دیگر علوم اسلامی و تحولات لازم در آموزش و پژوهش اصول فقه.
خلاصه ماشینی:
"امروز اصول فقه در مسیر تکاملی خود به چه تحولی نیاز دارد؟ بی شک توصیه چنین تحولی در گرو شناخت علم فقه و تحولات لازم در آن است؛ زیرا اصول نسبت به فقه آلیت دارد و توسعه آن نیز باید در جهت همین آلیت باشد.
البته شاید برخی فرایند تبدیل حکم شرعی به قانون را خارج از وظایف فقه بدانند، اما این برداشت ناشی از جمود بر فعالیت فعلی فقه است؛ زیرا اولا میتوان قید «حکم شرعی» در تعریف فقه را شامل حکم منجز و فعلی نیز دانست، و تعیین آن را در وادی احکام اجتماعی مانند استنباط حکم شرعی بر عهده علم فقه شمرد؛ کما اینکه در بسیاری از موارد این وظیفه توسط فقها صورت میگرفته است.
در حاشیه توسعه علم اصول فقه در کنار محورهایی که برای توسعه علم اصول فقه پیشنهاد شد، محورهای دیگری برای توسعه وجود دارد که گرچه باید در علوم دیگری بررسی شود، اما به دلیل فقدان چنین علومی در حال حاضر، بیان آنها در اینجا مفید و بلکه لازم است.
2 دیگر آنکه محصل اصول فقه در دوره سطح باید با تمامی آرای اصولی معاصران آشنا شود و ادله آنان را نیز بداند تا در دوره درس خارج بتواند به نقد و بررسی آنها بپردازد؛ در حالی که تنها برخی از این آرا به صورت اجمالی فقط در اولین یا دومین کتاب اصولی خوانده میشود و کتابهای سوم و چهارم ـ که بنا بر تفصیل دارند ـ قبل از اصولیان معاصر تدوین شده است."