چکیده:
عدالت، به تعبیر حضرت امیرالمومنین علیه السلام از مفاهیم نادری است که در توصیف آن، می توان فراوان سخن گفت؛ اما کمتر کسی در مقام عمل، می تواند آن را برتابد. با توجه به اهمیت عدالت در تعاملات اجتماعی، نگارنده در این مقاله، به بررسی این مساله پرداخته است. بدین منظور، پس از تبیین مفهوم عدالت، آن را به دو محور اصلی عدالت اجتماعی و عدالت داوری تقسیم کرده و عدالت اجتماعی را در دو بستر اجتماعی مورد بررسی قرار داده ایم که عبارتند از: عدالت در تعلیم و تربیت و عدالت در عرصه نهاد های اجرایی. عدالت در عرصه داوری نیز در دو ساحت مورد توجه قرار گرفته است: عدالت در عرصه داوری در مرافعات و مشاجرات و عدالت در داوری در ارزش گذاری مسابقات و کالاهای مادی و معنوی. هدف نگارنده از این مقاله، تذکر این نکته است که برخلاف اهمیت بیش از پیش عدالت گرایی در تعاملات اجتماعی، گاه از آن، غفلت داشته و چشم خود را از پیامد های تلخ این غفلت، فرو می بندیم.
Justice، at the interpretation of magnificent Ali (A.S.) is one of the unique concept which can be described and discussed more. But a few could use it in practice، Because of the importance of justice in the social equilibrium، it is discussed in this paper. For this reason، after description of justice، I divide it in to two major axis of the social justice and the judicious justice. I also discuss the social justice through two majer issues in a society which are justice in education and justice in the field of execative organization. Justice in the field of judgement is considered in to major structures: In litigation، in dispute and in valuation of competition، material and spiritual things. The major purpose of this paper is to emphasize the significance of justice in social equilibrium and more to the ignorance of it and its consequences.
خلاصه ماشینی:
"اگر به او، برابر اصرار و پافشاری و گاه عجز و لابه و التماس، گفته شود: فعلا به دلیل نبودن امکانات، امکان در اختیار قرار دادن خط تلفن، آب، برق یا گاز یا یکی از آنها وجود ندارد، بدیهی است اگر دستاندرکاران آن اداره در گفتارشان صادق باشند و میان اربابرجوع تبعیض قایل نشوند، تحمل این سختی برچنین مراجعهکنندهای آسان میشود؛ اما اگر چنین شخصی دیر یا زود دریابد که شخصی دیگر در همسایگیاش که دیرتر از او به همان ادارات مراجعه داشته، از امکانات درخواستی بهرهمند شده است، چه احساسی به او دست خواهد داد و نگاه او به جامعه چگونه خواهد بود ؟ بهویژه آنکه وقتی در مراجعه مکرر بعدی و اعتراض به رفتار تبعیضآمیز اداره مربوط، با پاسخهای سرد و مایوسکننده رو به رو شود.
با فرض رعایت اصل عدالت در نهادهای کلان دولتی، اگر این اصل در مراکز استانها، شهرستانها و… همچنان دنبال نشود، باز اثرات منفی جور، در بخشهای مختلف اجتماع ظاهر میگردد؛ برای مثال اگر استانداری که به مثابه رییسجمهور در منطقهای خاص با اختیارات زیاد عمل میکند، بر اساس ملاحظات پیشگفته، شهری خاص در استان خود را مورد بیمهری قرار دهد و همه یا بخشی از بودجه آن استان را آشکار و پنهان به شهری دیگر اختصاص دهد یا به همین صورت به نهاد یا سازمانی خاص در استان ستم روا دارد، به میزان گسترة قلمرو مدیریتی او، بیعدالتی گسترش یافته و زیانهای جبرانناپذیری به ارکان اجتماع وارد خواهد شد."