خلاصه ماشینی:
مثلا در کافی ج 3،ص 343 این سه روایت دیده میشود:ح 31-محمّد بن یحیی،عن محمّد بن الحسین،عن محمّد بن إسماعیل بن بزیع عن صالح بن عقبة عن أبی هارون المکفوف عن أبی عبد اللّه-ع-؛ح 41-و بهذا الاسناد،عن صالح بن عقبة،عن عقبة،عن أبی جعفر؛ح 51-و عنه،عن ابی خالد القمّاط قال سمعت ابا عبد اللّه-ع-در نگاه نخستین مرجع ضمیر در«عنه»صالح بن عقبة است چنانچه در معجم رجال الحدیث، مرجع ضمیر در«قال»افرادی چون ابو غالب زراری که در سند قبلی در صفحهء 58 ذکر شده نمیباشند؛زیرا روایت ابو غالب یا سایر افراد سند قبل از محمد بن محسن سجّاد سابقه ندارد،بلکه وی از مشایخ مؤلّف کتاب میباشد که نام وی به صورت محمد بن حسن شحّاذ در صفحهء 56 آمده است.
با مراجعه به کتب رجال عامّه و ملاحظه برخی از اسناد،به دست میآید که محمّد بن الحسن در این سند محمّد بن الحسن بن درید(322-123)است که از برادر زاده آیت اللّه العظمی خویی،منشورات مدینة العلم،قم،چاپ بیروت،3041 ق،ج 9،ص 083-ج 51،ص 753- ج 12،ص 583 و تجرید اساتید الکافی آیت اللّه العظمی بروجردی،ج 1،ص 504،رقم 71،چنین است،ولی چنانچه از ثواب الاعمال استفاده میشود مرجع ضمیر محمّد بن اسماعیل بن بزیع میباشد(ثواب الاعمال، شیخ صدوق محمّد بن علی بن بابویه،مکتبة الصدوق،تهران،1931 ق،ص 691).
و1/2/3/-در سند سایر روایات اختصاص،کسانی واقعند که در هیچ جا روایت مفید از ایشان سابقه ندارد؛برخی از ایشان با اساتید شیخ مفید تقریبا معاصرند و برخی دیگر در طبقه اساتید مفید نیستند،که هر دو دسته را در زیر به تفصیل ذکر میکنیم: *1-جعفر بن حسین مؤمن این راوی که در آغاز بسیاری از اسناد اختصاص واقع است،61جعفر بن حسین بن علی بن شهریار ابو محمّد مؤمن قمی است که در رجال نجاشی ترجمه شده.