خلاصه ماشینی:
"عدهای فکر میکنند که غربیها دربارۀ انقلاب اصلا فکرنکرده بودند؛در حالی که نظریهپردازان و تحلیلگران غربیقصد داشتند استعداد جنبش اجتماعی در ایران را براساسنظریههای خود تفسیر کنند؛برای همین حدود هفت سالقبل از وقوع انقلاب اسلامی مسئلۀ احتمال تحرک اجتماعیو تحول در ساختار قدرت در ایران را با تمام بضاعت فلسفۀسیاسی خود تحلیل کرده بودند.
*و به خاطر همین وقوع،انقلاب اسلامی ایران برای آنها غیرمنتظره و عجیب بود؟ بله،برای اینکه نظریههای انقلابی در این دوره تحت سیطرۀفلسفۀ سیاسی غرب فضای انقلاب را تحلیل مینمودند و چونفکر میکردند مراحل ساخت این پدیده کامل نشده است،اینانقلاب اتفاق نخواهد افتاد؛در حالی که امام خمینی(ره)هرگزاین گونه فکر نمیکرد.
عدهای میگویندکه دال مرکزی این انقلاب،اسلام است و عدهای میگویندکه حکومت و ولایت فقیه است،اما هردوی آنها از قبلوجود داشته است؛بنابراین به نظر میرسد پدیدهای غیر ازحکومت و اسلام وجود دارد که ما به خاطر آن معتقدیم کهانقلاب اسلامی،تکاملی در سیر تاریخی اسلام به شمار میآید.
عکس این مسئلههم در مورد جوامع اسلامی و به ویژه ایران روی داد و غربمانند عاملی بیرونی این جوامع را بیدار کرد و آنها تصمیمگرفتند به اصول اسلامی برگردند،اما آنها میگویند چوندوران مدرن است،این جوامع نباید به اصول اسلامی برگردند،بلکه باید به ما رجوع کنند!بنابراین معتقدم که اصلا نوع نگاهگفتمانی«شرقشناسی»و«انحطاط»نگاهی انحرافی است؛زیرا انحراف فرهنگ و تمدن به معنای از بین رفتن و پوچشدن همه چیز است که در این صورت فرهنگ منحط،دیگرتوانایی بازتولید ندارد."