خلاصه ماشینی:
"درباره تولید بعضی از منابع مرجع فارسی در حوزه سازماندهی اطلاعات، برج عاجنشینی بعضی از استادان، خوابگردی در تعداد زیادی از پایاننامهها، دوری مراکز آموزشی از عرصه کاری و بسیاری از هشدارها و مسائل مطرح شده کاملا درست و منطبق با واقعیت است؛ اما علیرغم این واقعیتها، در زمینههای مختلف کتابداری و اطلاعرسانی ایران آنقدر تحقیق و پژوهش صورت گرفته است و یا آمار وجود دارد که میتوان از آنها حداقل برای ارزیابی مقدماتی و حتی عمیقتر گذشته و حال کتابداری یا نسلهای مختلف سازماندهی اطلاعات، مجموعهسازی، ارائه خدمات کتابخانهای، آموزش، پژوهش و غیره آمار و پژوهشهای باارزشی وجود دارد که عمدتا نشانگر نابسامانی، هرج و مرج، عدم توجه به زیر ساختها، بیبرنامگی و بسیاری از مشکلات دیگر است که در کتابخانههای مختلف و در همه سطوح از نهادهای ملی گرفته تا نهادهای دانشگاهی، پژوهشی، عمومی و غیره وجود دارد، آیا میتوان فعالیت افراد نادری که در جای خود بسیار بسیار باارزش است، آن هم در یکی از حوزههای مربوط به سازماندهی اطلاعات را به کل کتابداری ایران تعمیم داد؟تازه در همین حوزه به استثنای مواردی که نویسنده محترم در یادداشت خود ذکر کردند نابسامانی زیادی نیز وجود دارد:چند درصد از منابع اطلاعاتی موجود در کشور، با چه سرعت، هزینه، کیفیت و سایر ملاکهای ارزیابی سازماندهی شدهاند؟چند درصد از کتابخانهها منابع غیر کتابی را که حجم عمده منابع کتابخانهها را به خود اختصاص داده است نمایهسازی، چکیدهنویسی و سازماندهی کردهاند؟آیا آنها به ابزارهای مرجع لازم مانند اصطلاحنامهها و غیره دسترسی دارند؟ و سؤالات زیاد دیگری که طرح آن چندان ضرورتی ندارد و نشانگر ضعف ما در همین حوزههایست که به ظاهر موفق عمل کردهایم."