چکیده:
انقلاب اسلامی ایران درسال1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی درتاریخ جهان است. این انقلاب، پایاندهنده دوران فرودستی و تحقیر شرق و دنیای اسلام دربرابر استعمار و سلطهگری غرب و آغازگر عصر بیداری، خودباوری و بازگشت به خویشتن اسلامی مسلمانان بوده است. این نوشتار معتقد است که خیزشهای انقلابی موسوم به «بیداری اسلامی» با الگو قرار دادن انقلاب اسلامی ایران و یک همذاتپنداری، در راستای شکلگیری یک خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامی قرار دارد که در جهت ایفای نقش طبیعی خود بهعنوان«بهترین امت» تلاش میکند. مکتوب حاضر بهدنبال اثبات این فرضیه است که بارزترین مشخصه مشترکدرمیان مجموعه خیزشهای بههمپیوسته و دنبالهوارجاری در خاورمیانه و شمال آفریقا، ظهور و نقشآفرینی انقلاب اسلامی بوده است.
/ƐůĂŵŝĐ ƌĞǀŽůƵƟŽŶ ŽĨ /ƌĂŶ ŝŶ ϭϵϳϵ ŝƐ Ă ŚŝƐƚŽƌŝĐĂů ƚƵƌŶŝŶŐ
point and the beginning of a new era in world history. This
revolution terminated the era of inferiority and contempt
of the east and domination of the west and initiated the
age of awakening, self-confidence and return of Muslims to
their Islamic self. This article believes that by taking good
example of Islamic revolution of Iran and a déjà vu,
revolutionary uprisings called "Islamic awakening" are in
line with Iran as its axis which tries to fulfill its natural role
as "the best ummah". This article tries to prove this
hypothesis that the most prominent common
characteristic among the consecutive and serial uprisings in
the middle-east and North Africa is the presence and roleplaying
of the Islamic revolution of Iran.
خلاصه ماشینی:
(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران نظام و قشرهای مختلف مردم) بر زمینه ملاحظات مذکور، بیداری اسلامی جنبشی اصلاحی است که با شناخت واقعیتهای موجود در جامعه اسلامی از دو قرن پیش آغاز شده و در صحنههای علمی و عملی روزبهروز تکامل یافته و تا به امروز ادامه دارد و در حال حاضر بهعنوان یک واقعیت در صحنه سیاسی و اجتماعی جهان اسلام و دنیای بشریت، نقشآفرینی میکند.
4. تضاد ایدئولوژی هیئت حاکمه با فرهنگ عمومی جامعه فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه ایران در دوران پهلوی بهطور کامل اسلام را میپذیرفت، ولی ایدئولوژی سلطنتی در مقابله با دین، عقاید و ارزشهای اسلامی حرکت میکرد و درصدد نادیده گرفتن دین در عرصه عمومی و حکومتی و بازآفرینی و زنده کردن باستانگرایی در کشور بود که این اقدام با واکنش شدید اکثریت جامعه و روحانیت مواجه شد.
7. شیوه مبارزه روش اصلی انقلاب اسلامی ایران برخلاف انقلابهای سوسیالیستی و یا جنبشهای ناسیونالیستی پیش از خود که بیشتر بر شیوههای مبارزه حزبی و سازمانی و نبردهای چریکی ومسلحانه تأکید داشتند، به صحنه آوردن مردم و برگزاری تظاهرات بزرگ مردمی و اعتصابات ودیگراقدامات جمعی بود.
این انقلاب بینظیر بهعنوان پدیدهای که بر بنیاد ارزشهای دین با تکیه به روشها و شیوههای نوین دموکراسی، شکل گرفت والگوی جدیدی از مقاومت و مبارزه با استبداد و استعمار را به نمایش گذاشت؛ الگوی جدیدی از مدیریت در عرصه قدرت، سیاست و حاکمیت را متجلی و شکل جدیدی از تأثیرگذاری و متفاوت از کارکرد تاریخی مزبور را بنا نهاد و نوعی از جریان احیاگری، بیداری فکری و ایدئولوژیک را سامان داد و هدایت کرد.