چکیده:
این مقاله با تأکید بر مصر بهعنوان دروازه تحولات جهان عرب، تحولات منطقه در سال 2011 را موج جدیدی از بیداری اسلامی میشمرد. جهان اسلام برای بیش از دو قرن، شاهد یک بحران طولانی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روحی بوده است. میان بحرانهای اجتماعی و ظهور انواع جنبشهای دینی رابطه علی و معلولی وجود دارد. بحران اقتصادی که ناشی از سوء مدیریت نخبگان حاکم بوده است، میتواند به همراه دیگر عناصر بحران (بحران هویت، مشروعیت و فرهنگ) به اسلام سیاسی بهعنوان جایگزینی مطمئن میدان دهد. مردم مصر همچون ایران قبل از انقلاب تجربه ناموفق روی کار آمدن ناسیونالیسم و حاکمیت لیبرالی وابسته به ابرقدرتها با داشتن روابط بسیار حسنه با اسرائیل را به خود دیدهاند. ازاینرو، بازگشت به هویت دینی و ارائه نظمی جدید مبتنی بر اسلام با الهام از الگوی ایران بهترین جایگزین برای حاکمیت سیاسی در مصر بهشمار میآید.
Highlighting Egypt as the gateway to developments in the
Arab world, this article considers the regional
ĚĞǀĞůŽƉŵĞŶƚƐ ŝŶ ϮϬϭϭ ĂƐ Ă ŶĞǁ ǁĂǀĞ ŽĨ /ƐůĂŵŝĐ ĂǁĂŬĞŶŝŶŐ͘
Islamic world has suffered a long social, cultural, economic
and mental crisis for more than two centuries. There is a
cause and effect relation between social crises and
emergence of different religious movements. Economic
crisis as a result of ruling elites’ mismanagement along with
other factors (identity, legality and cultural crisis) can give
rise to political Islam as a reliable alternative. People of
Egypt like pre-revolution Iran has seen the unsuccessful
experience of a nationalistic and liberal government
affiliated with great powers and with friendly relations with
Israel. Therefore, returning to religious identity and
offering a new order based on Islam inspired by Iran’s
paradigm is considered the best alternative for the political
system in Egypt.
خلاصه ماشینی:
این مقاله مدعی است این جنبشها، ماهیت بیداری اسلامی دارد؛ زیرا مردم مصر در فرآیند هویتیابی جدید،هویت ازدسترفته خود را در بازگشت به اسلام یافتند.
ایده اصلی سید قطب در طرح اسلامیاش، این بود که اسلام همه پتانسیلهای سیاسی ـ اجتماعی را برای اداره جامعه دارد وباید با رویآوردن به چشمانداز گذشته باشکوه اسلامی، الگویی اینزمانی از حکومت اسلامی بسازیم.
در واقع، بازتفسیر مفهوم جاهلیت از یک دوره زمانی (قبل از اسلام)، به یک وضعیت جدید (پوزیشن) و ایده نظم اسلامی و حکومت مبتنی بر اسلام، بهعنوان جایگزینی برای حکومتهای سکولار و مقابله با ایدئولوژیهای غربی، پاسخی به بحران دیرزمان موجود در کشورهای مسلمان عربی بود؛ پاسخی که با سرکارآمدن حاکمان جدید و سرکوبی فعالان مسلمان، به یک جنبش ایدئولوژیک زیرزمینی تبدیل شد.
شورشهای اخیر در کشورهای مسلمان و بهطورخاص در مصر، بهعنوان مهد اندیشههای بنیادگرایانه سنیمذهب، در قالب موجی جدید از پاسخ به بحران طولانیمدت کشورهای اسلامی، شکل یافت؛ موجی که میتواند با بهراهانداختن جنبشهای ضدسیستم، این ایده را که جنبشهای ضدسیستم بخشی از سیستم هستند با خطر جدی مواجه کرده، طرحی نو درکشورهای اسلامی دراندازد؛ طرحی که بتواند پاسخی همیشگی به بحران درازمدت جهان اسلام در شاخه سنی آن باشد.
بهتعبیر «جودیت مکهیل» معاون وزیر خارجه آمریکا در امر دیپلماسی عمومی و امور عمومی، هرم قدرت وارونه شده است: در قسمت اعظم تاریخ بشر، قدرت، تنها در دست افراد انگشتشمار خاصی بود که بر قاعده گستردهای از مردم در یک هرم کنترل اجتماعی سیستماتیک حکومت میکردند.