چکیده:
شاهنامة فردوسی، اثر گرانسنگ استاد طوس، سند ملیت ما ایرانیان است. با وجود اینکه پژوهشهای بسیاری در مورد این اثر انجام شده و پژوهشگران ایرانی و خارجی آن را از زوایا و جنبههای مختلف نقد و بررسی کردهاند اما سالیان دراز پویندگان و جویندگان در این دریای پهناور شناور خواهند بود و باز در ناسفته از آن بیرون خواهند کشید. یکی از مباحث قابل توجه در شاهنامه مقولة «جادو و جادوگری» است که در بسیاری از متون ادبی دیگر نیز با آن سروکار داریم. این پژوهش بر آن است که به بررسی این مبحث در شاهنامه بپردازد. پس ابتدا به بررسی واژة جادو و تاریخچه جادوگری میپردازیم و سپس، جادو و جادوگری در شاهنامه را با تقسیم امور جادویی بررسی میکنیم. براساس نتایج بهدست آمده، فردوسی واژة «جادو» را به مفهوم بدذاتی و نیرنگبازی به کار برده است و جادو به عنوان نیروی ماوراءطبیعی و تسخیرکنندة طبیعت، اشیا و انسانها در شاهنامه کمتر مورد نظر است
خلاصه ماشینی:
"فردوسی، شاهنامه، جادو، جادوگری شکوفه باغبان کارشناس ارشد زبان و ادب فارسی و دبیر ادبیات دبیرستانهای سمیرم هر عاملی که باعث امتیاز و برتری شخصیتها یا موجودات اسطورهای و حماسی میشود، در شاهنامه هنر دانسته شده است در بررسی جادو و جادوگری به این نتیجه میرسیم که بین جادو و علم و دین ارتباط وجود دارد / خویش علاقه دارد، ضروری است.
در داستان رودابه، خدمتکاران رودابه در توصیف او برای فرستادة زال میگویند: دو جادوش پر خواب و پر آب روی پر از لاله رخسار و پرمشک بوی (ص ۶۸، ب ۴۴۴) در موارد دیگر، جادو یا معنای نیرنگ دارد یا صفت شخصیتهایی است که اعمال خارقالعاده و جادویی انجام دادهاند که در این موارد نیز جادو نیرنگی بیش نیست؛ چرا که کار جادوگران همواره خدعه و نیرنگ بوده است.
همه جادوان جادویی ساختند همی در هوا آتش انداختند برآمد یکی باد و ابری سیاه همی تیر بارید ازو بر سپاه خروشید بهرام کای مهتران بزرگان ایران و کندآوران بدین جادوییها ندارید چشم به جنگ اندر آیید یکسر به خشم که آن سر به سر تنبل و جادویست ز چاره بر ایشان بباید گریست (۱۱۸۰، ب ۸۳۲-۹۳۶) جادوی ترکان، جادویی اهریمنی است و به نظر میرسد جادوی آنان به دلیل تأثیر روانی و حالت تلقینی که ایجاد میکرده، برای خودشان مفید و کارآمد بوده است اما ایرانیان به دلیل بیاعتقادی به جادو و با توکل به خدا این جادوها را باطل میکنند."