چکیده:
این مقاله، شیوه شهید صدر رحمهالله در کشف مکتب اقتصادی اسلام را در گامهای ده گانه ذیل توضیح میدهد:
1. جدایی علم و مکتب؛
2. تفاوت قائل شدن بین مکتب و قانون، و روبنا شمردن قانون؛
3. تأکید بر این که وظیفه پژوهشگر اسلامی، کشف و یافتن مکتب است و نه ایجاد آن؛
4. تأکید بر کلگرایی برای کشف مکتب؛
5. تأکید بر این که افزون بر احکام، مفاهیم نیز در کشف نظریه مکتبی نقش دارند؛
6. تکیه بر مناطق آزاد فقهی؛
7. نیاز به اجتهاد پیچیده برای پرداختن به متون دینی و کشف مضمون آنها؛
8. توجه به خطرهای تهدید کننده اجتهاد؛
9. ضرورت آزادی و حق انتخاب (البته در چارچوب اجتهادهای گوناگون)؛
10. غفلت نکردن از لغزشگاههای واقعیتهای اجرایی.
در پایان، به طرح دو اشکال درباره فایده و مشروعیت روش شهید صدر رحمهالله در کشف مکتب پرداخته، به آنها
پاسخ میدهد.
This paper elucidates Baqir ul Sadr's method in discovering Islamic economic doctrine in the following ten steps:
The separation of science and doctrine;
Differentiation of doctrine and the law and considering the law as the super-structure;
Emphasizing on the point that the function of Islamic researcher is to discover the doctrine not construct it;
Considering the doctrine as whole;
Asserting that in addition to the rules the concepts also play some role;
Emphasizing on the discretionary areas of fiqh;
The need for a complicated inference for dealing with religious texts and discovering their meanings;
Addressing on the dangers threatening ijtihad;
The necessity of freedom and freedom of choice;
Avoiding the executive traps.
In conclusion the author raises and responds to two questions about the benefit and the legitimacy of Sadr's method in discovering economic doctrine
خلاصه ماشینی:
آن مرحوم رحمهالله یادآور شده از آن جا که احکام و مفاهیم، دروازههای ورود ما به محورهای مکتب است و نیز از آن جا که متون دینی اغلب به طور مستقیم این احکام و مفاهیم را در اختیار ما قرار نمیدهند و به اجتهاد پیچیدهای برای پرداختن به آن متون و کشف مضمون آنها نیاز است: تصویری که از مکتب اقتصادی [اسلام] ایجاد میکنیم، چون در پیوند با احکام و مفاهیم است، در واقع بازتاب اجتهاد معینی است و تا وقتی که جنبه اجتهادی دارند نمیتوان قاطعانه به واقعی بودن این تصویر حکم داد؛ زیرا امکان بروز خطا در اجتهاد به عمل آمده وجود دارد؛ به همین دلیل، ممکن است اندیشهوران گوناگون اسلامی، متناسب با اجتهادهای خود، تصویرهای متفاوتی را از مکتب اقتصادی آن ارائه دهند که البته هر کدام از آنها، تصویری اسلامی به شمار میرود؛ زیرا بیانگر اعمال روند اجتهادی است که خود اسلام آن را روا و مقرر داشته و بدین ترتیب، تصویر ارائه شده اسلامی است چون برآیند و نتیجه اجتهاد شرعا جایز است.
او یادآور میشود که اجتهاد در کشف جزئیات احکام تا هنگامی که کشف کننده به وظیفه خود عمل میکند و در چارچوب کتاب و سنت و طبق شرایط کلی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت، به ترسیم موضوع و مشخص ساختن ویژگیهای آن میپردازد، ویژگی شرعی و اسلامی دارد؛ ولی در عین حال، کشف کننده احکام [= مجتهد]، با چنین اجتهادی، به مرحله ایجاد و ارائه ایده کلی درباره اقتصاد اسلامی (مکتب اقتصادی اسلام) میرسد که در آن، احکام و مفاهیمی را که به مدد اجتهاد استنباط شدهاند، همگی در شمار ساز و کارهای اقتصاد اسلامی به شمار میآیند و تصاویر متعددی از این اقتصاد را تشکیل میدهند که جملگی شرعی و اسلامی هستند و ما میتوانیم در هر عرصهای قویترین و تواناترین آنها در حل مشکلات جامعه اسلامی و تحقق اهداف عالیه اسلام را برگزینیم؛ بنابراین کشف کننده [= مجتهد] گستره انتخاب شخصی میان دادههای گوناگون را دارد؛ بنابراین (و البته در چارچوب اجتهادهای مختلف) آزاد است و حق انتخاب دارد.