چکیده:
قرضالحسنه، پیشینهای به قدمت زندگی اجتماعی انسانها دارد. این نهاد در آثاری که
از اندیشهوران و رهبران دینی و سیاسی به نسلهای اخیر رسیده، سهمی را به خود
اختصاص داده و از لحاظ شمولیت نیز گسترة قابل قبولی دارد. مقالة حاضر با نگرشی
تفسیری- روایی در صدد تصحیح روش اثبات صحت و مشروعیت این نهاد است؛ بدین منظور،
خواهیم دید آیات شریفهای که در آن از لفظ «قرض» استفاده، و به صفت «حسن» مقرون
شده است، بر قرضالحسنة مصطلح دلالتی ندارد؛ البته برای اثبات صحت و مشروعیت
قرضالحسنه میتوان از عمومات و اطلاقات قرآنی و نیز احادیث بسیاری که در اصناف
مختلف در مقام ترغیب به عرضه و تحدید تقاضا و نیز مقایسة قرضالحسنه با عقود دیگر
آمده است، استفاده کرد و با اتکا به آنها نشان داد که هرگونه تردید در صحت و
مشروعیت قرضالحسنه بیاساس است بدون آنکه نیازی به تمسک به آیات مذکور باشد.
The back ground of qarzolhasane is as long as human's social life. In the works of thinkers and political – religious leaders which come down by inheritance to the recent generations، this institution، allocated a special part to itself; furthermore it owns an acceptable extent. In the fallowing paper we are going to affirm the accuracy and legality of the said institution from narrative – interpretive point of view. We will see verses which use "qarzolhasane"، don’t indicate on idiomatic interest – free loan. Anyhow we can use Quran's common expressions and many traditions to affirm accuracy and legality of qarzolhasane. These traditions include the encouragement of supply، the limitation of demand and the comparison of qarzolhasane with other contracts in different guilds. At last relying up on them، without using the mentioned verses، we can indicate any doubt regarding the accuracy and legality of qarzolhasane is unfounded.
خلاصه ماشینی:
مقالة حاضر با نگرشی تفسیری- روایی در صدد تصحیح روش اثبات صحت و مشروعیت این نهاد است؛ بدین منظور، خواهیم دید آیات شریفهای که در آن از لفظ «قرض» استفاده، و به صفت «حسن» مقرون شده است، بر قرضالحسنة مصطلح دلالتی ندارد؛ البته برای اثبات صحت و مشروعیت قرضالحسنه میتوان از عمومات و اطلاقات قرآنی و نیز احادیث بسیاری که در اصناف مختلف در مقام ترغیب به عرضه و تحدید تقاضا و نیز مقایسة قرضالحسنه با عقود دیگر آمده است، استفاده کرد و با اتکا به آنها نشان داد که هرگونه تردید در صحت و مشروعیت قرضالحسنه بیاساس است بدون آنکه نیازی به تمسک به آیات مذکور باشد.
در تبیین این آیة شریفه، روایتی نیز از تفسیر علی بن ابراهیم نقل شده است که مقصود از قرضالحسنه در این آیات، انفاقهای غیر از زکات است (عروسی حویزی، 1412ق: ج5، ص425؛ بحرانی، 1412ق: ص389)؛ پس، این آیه نیز بر قرضالحسنة مصطلح دلالتی ندارد؛ در نتیجه با اتکا بر نظر مفسران میتوان گفت که ترجمه، سیاق و تفاسیر آیاتی از قرآن مجید که عبارت قرضا حسنا در آنها بهکار رفته است، نشان میدهد که منظور از اقراض به خدای تعالی، انفاق در راه او است و اگر این عمل را قرض دادن به خدا و آن مال انفاقشده را قرض حسن خوانده، به این منظور بود که مسلمانان را به انفاق ترغیب کرده باشد.