خلاصه ماشینی:
"نقد و بررسی آفرینش وهمدر سایهی ترسمروری بررمان«ساپروفیت»،نوشتهی«رفیع افتخار» مانیا پاکپور (به تصویر صفحه مراجعه شود)نام کتاب:ساپروفیت نویسنده:رفیع افتخار ناشر:نشر قطره تعداد صفحه:88 شمارگان:2200 نوبت چاپ:اول،1390 قیمت:2500 تومان داستان این کتاب تخیلات نوجوانی است که برای خلاصی از شرایط سخت جنگ،با خیالپردازی و تصور چیزهایعجیب،ترسناک و غیر واقعی سعی دارد خود را از درد تنهایی و خطرات جنگ رهایی بخشد،ولی در واقع اتفاقات،نتایج ومصیبتهای جنگ است که زندگی او را احاطه کرده و افکار و تخیلات غیر واقعیاش را پیش میبرد.
وقتی بستن چشمها اثر ندارد به آسمان نگاه میکند و میگوید:«ایول،پسر!روی مبهمسرپوش بذار»از نظر او«مبهم»همیشه چند چشمه برای ناامیدی در آستین دارد(رفیع افتخار،1390،ص 7)و زمانیکه واقعیت آزارش میدهد ناخودآگاه بیآنکه بداند وارد دنیای رویا و توهماتش میشود.
او نمیتواند حقیقت را بازی کند،اما در شرایط غیر عادی حاضر،مجبور است از خود،&%17219NKKG172G% (به تصویر صفحه مراجعه شود)دیگری تازهای بسازد؛دیگری او تام و بینقص نیست و ضعفهایی دارد و این ضعفها باید پنهان شوند امیر زمان بازگشت به خانه نگرانی مادرش را میبیند و سعی دارد با گوش کردن به حرفهای مادر ابهام و ترسش رانشان ندهد.
این برجستگی نقش والد کاملا در تصمیمگیریاو برجسته و آشکار است و زمانی که خانوادهاش از او دور میشوند با اینکه آرزو داشت همراه آنها باشد،ولی سعی میکند محکم باشد و خود را پدر و سرپرست خانواده تصور کند.
اما رویا تنها با چهرهیمبهماش نقابی از ترس و وهم به او هیه میکند تا گوهر عمرش را که آزادی و به دنبال آن شادی است فراموش کند ونادیده گیرد و تنها در پی راهی برای فرار از حقیقت باشد بیآنکه آن را در درون خویش جستوجو کند،نه در ترسها وخیالاتش."