خلاصه ماشینی:
"به نظر مؤلف هنرمند مدرن،هم به دنیای درونی عاطفه و هم به دنیایخارجی حس به گونهای مینگرد که گویا وی نخستین شخصی است که نه فقط میبیند بلکه آن دنیا را به شکل هنر در مقابل دید قرار میدهد.
در ادامه مؤلف به داوید و وضعیت هنر در قرن هجدهم پرداخته است.
سپس به هنر در قرن بیستم اشاره میشود،قرنی که هنر همگام با تغییرات دنیا اغلب از آن جلو افتاده و نه فقط وضعیت دنیا را بازتاب داده است بلکهگاهی اوقات آنها را پیشتر خبر داده است.
در بخشی دیگر کوتیک و غرب مورد توجه قرار گرفته و علاوه بر هنر گوتیک به هنرمندان امریکایی و فرانسوی پرداخته میشود.
به نظر مؤلف سال 1953 شاهد تکمیل دور هنر بود که از نخستین تلاش انسان غارنشین آغاز شدهبود که پس از قرنهای نامشخص تکامل هنری،صعود خود را روی مارپیچ زمانی کامل کرد و جنبش الهام گرفته از درخشش خطوط و چرخشهایانتزاعی و خطوط هندسی رنگی،هنر غرب و دورترین پایگاه غرب،امریکا را در تسلط گرفت."