چکیده:
پیش از اینکه مذاهب اسلامی عناوین خاص به خود گیرد، در صدر اسلام دو جریان با دو دسته تفکر متفاوت در کنار هم میزیستند. این گفتار میکوشد دیدگاه علامه طباطبایی( و شهید صدر( را به عنوان دو اندیشمند شیعی در این موضوع، منعکس نماید. در بررسی دو اندیشه، نکات مشترک فراوان بهدست میآید. برشمردن برخی اندیشههای ویژه و عملکرد خاص از سوی دو جریان، استمرار مسیر اصیل اسلامی در چارچوب اندیشه اقلیت و منحرف شدن اکثریت از این مسیر، برخورد نقادانه و تحلیلگونه، از این موارد است. با این همه، شیوه و روش این دو اندیشمند شیعه برای بررسی موضوع، ویژه هریک از این دو شخصیت علمی است و دو روش متفاوت قلمداد میشود. که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"این دسته از مسلمانان که بعدا دلیل این اقدام خود را خیرخواهی مسلمانان معرفی کرده بودند (طباطبایی، بیتا: 30) ابتدا از تعداد اندکی از سران قبیله تشکیل یافته بودند، ولی پس از انتخاب خلیفه و توافق آنها بر خلافت ابیبکر، بیشتر مسلمین نیز از تصمیمات گرفته شده در سقیفه، متابعت کرده، شیوه و روشی را که دستگاه حاکم در اجرای احکام و تبیین دستورهای دینی دنبال میکرد، همراهی کردند.
شما به اول آیه حج تمتع عمل کنید و کاری به آخر آیه ـ عمل پیامبر ـ نداشته باشید)، اهتمام مسلمین به حفظ قرآن و عدم توجه به احادیث و ممنوعیت آن از سوی دستگاه خلافت و سنتهای متفاوت برای انتخاب خلفا و موارد بیشمارکه خلاف سنت رسولالله( اعمال میشد (امینی، 1366، 294: 6 نیزنک: همان، بیتا: 27)، از مواردی است که علامه آنها را دلیل واضح بر این مطلب میداند.
علامه مینویسد: در خواص و عوام آن روز- عصر خلفا و صحابه- این اعتقاد حکومت میکرد که متن قرآن کریم با همان معنای بسیط خود که در خور فهم عامه است، در مقام اعتقاد و عمل کافی است و روی همین اصل هرگونه بحث انتقادی و کنجکاوی آزاد در مسایل اعتقادی ممنوع بود و بدعت در دین شمرده میشد (همان، 85؛ نیزنک: بیتا: 37).
علامه مینویسد: شیعه معتقد بود که شریعت آسمانی اسلام که مواد آن در کتاب خدا و سنت پیغمبر اکرم روشن شده تا روز قیامت به اعتبار خود باقی است و هرگز قابل تغییر نیست و حکومت اسلامی با هیچ عذری نمیتواند از اجرای کامل آن سرپیچی نماید (همان، 1373: 33)."