چکیده:
پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد و متون تاریخی؛ به ویژه متون زردشتی که عمدتا در سده سوم و چهارم هجری تدوین شده و صبغه دینی دارند، به بررسی تدابیری می پردازد که روحانیت زردشتی پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، برای حفظ و بقای جامعه زردشتی و ممانعت از تغییر دین روزافزون به دینان اندیشیدند. این تدابیر را، که مبتنی بر سنت های کهن بودند، می توان به چهار دسته اصلی تقسیم کرد: الف) مجازات و فشارهای اقتصادی؛ ب) مشوق های اقتصادی؛ ج) انزوای خودخواسته؛ د) ترویج ادبیات نجات بخشی. هیچ یک از این تدابیر مانع از گروش روزافزون زردشتیان به اسلام نشد؛ ضمن این که گاه این تدابیر نتیجه معکوس داشت و عملا منجر به تشدید فشارهای وارده بر به دینان شد، به ویژه هنگامی که اسلام در ایران کاملا تثبیت شد و زردشتیان در اقلیت قرار گرفتند، و سرعت گروش به دینان به اسلام افزایش یافت. ادبیات نجات بخشی، که برآمده از شرایط دشوار زردشتیان در روزگاری بود به صورت اقلیتی کوچک در دل جامعه بزرگ اسلامی می زیستند، تنها عاملی بود که امید را در دل اندک زردشتیان باقی مانده روشن نگاه می داشت و ایشان را به پایداری بر به دینی ترغیب می کرد.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال،نویسندۀ زند بهمن یسنمیکوشد تا بر پیشینۀ اوستایی متن تأکید کند؛از این روی،اولا نام زند بهمن یسن را برایآن برگزیده است و بر این تأکید میکند که بهمن یسنی به اوستایی وجود داشته است و متنحاضر«زند»آن است،و ثانیا آن را به سبک گاهان،و به صورت پرسش و پاسخ اورمزد وزردشت،تدوین کرده است،و فصول آن عمدتا با معادل پهلوی عبارت اوستایی معروف ذیل آغاز میشود: !mu?a?sa m?anitiavtsa m?ana?O?eag ?erat& at?sin?eps ?oyniam adzam aruha:m?adzam m?eruha ?ort?su?Oaraz ?tas?er?eP به همین سبب،راشد محصل بر آن است که این کتاب به واقع ترجمه و تفسیری از متنیاوستایی است(همان:پیشگفتار:هفت)،اما به نظر میرسد که این متن شخصا رویدادهایپس از ساسانیان و روزگارخواری زردشتیان را مد نظر دارد و البته با این امید که به زودیاوضاع با ظهور منجی بهبود مییابد؛قاعدتا چنین متنی نمیتواند مربوط به روزگار ساسانیو اقتدار کیش زردشتی باشد.
در ادامه،و آنگاه که بهدینان و پیشوایان دینی ایشان،دیگر امیدی به بازگشت دوبارۀسلطۀ سیاسی و مذهبی ساسانیان ندارد،«بهرام و رجاوند»جنبۀ دینی بیشتری پیدا میکند وتبدیل به یکی از یاوران«هوشیدر زردشتان»و مقدمهسازان ظهور او میشود که در پایانهزارۀ زردشت،وعدۀ آن داده است(-زند بهمین یسن،1370:فصل /7بند 1-17)و البته در این نبرد پشوتن بامی،که چهرومیان گشتاسپان نیز خوانده میشود،نیز از کنگ دژفراخوانده میشود و به یاری هوشیدر و بهرام میآید(همان:فصل /7بند 19 به بعد)؛بنابراین،بهرغم سختیهای کنونی،رستگاری نزدیک است و لذا بهدینان باید مؤمنانه اینسختیها را به امید رستگاری تحمل کنند و از راه راست منحرف نشوند: ایدون نیک گفت اورمزد به زردشت سپیتمان که بخوان و ازبر کن و از طریق زند و پازندو گزارش بیاموز،به هیربدان و هاوشتان بگوی تا در جهان بگویند،پس ایشان به آنهاییکه آگاه نیستند بگویند[که]به امید تن پسین و برای نجات روان خویش،هرزه و زشتی وپتیارهی جددینان و دیوپرستان را برگیرند و ببرند(-تحمل کنند)."