چکیده:
یکی از مسائلی که همواره در بحث آموزش سازمانی و مدیریت آموزشی مطرح است، آموزش گریزی دانشپذیران هدف به شمار میآید. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی عوامل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکتهای تعاونی استان همدان درسال 1389 در قالب مطالعهای پیمایشی مقطعی بر روی 40 نفر از مدرسان اداره کل تعاون و 50 نفر از کارآموزان شرکتهای تعاونی استان همدان انجام شد. این افراد به پرسشنامه ای که پایایی و روایی آن سنجیده شده بود، پاسخ دادند. 40 گویه تنظیم شده در قالب طیف لیکرت چارچوب اصلی پرسشنامه را تشکیل داده است. در نهایت، داده ها با استفاده از نرم افزار (v15 (SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها نشان داد که از بین 5 دسته عامل اصلی، دو دسته عوامل مرتبط با «انتخاب روش آموزش» و «ارزیابی دوره آموزشی» تاثیر معنی داری در آموزش گریزی اعضای تعاونیها داشتند و سه دسته عوامل مرتبط با «تشخیص نیازهای آموزشی» ، « تعیین اهداف آموزشی» و «برنامه ریزی دوره آموزشی» تاثیر معنی داری در آموزش گریزی اعضای تعاونها نداشتند. همچنینبین نگرش اعضای تعاونی و مدرسان درباره میزان تاثیر عوامل موثر بر آموزشگریزی (به جز شاخصهای مربوط به شیوههای ارزیابی دوره های آموزشی) تفاوت معنی داری وجود نداشت.
بـا بـررسـی شـاخصـهای مـوجـود در 5 دستـه عـامـل اصـلی می توان از مهمترین دلایل
آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره مشخصا به شاخصهای به کارنبردن وسایل کمک آموزشی و مشارکت نداشتن فراگیران در تعیین نیازهای آموزشی و عملی بودن آموزشها اشاره کرد.
Evasion of learning is a longstanding topic of discussion in organizational education and education management. In an attempt to find out why managers and board members of cooperatives in Hamedan province tended to evade training courses in 1389 (2010)، the current research surveyed 40 instructors of the Provincial Cooperative Administration as well as 50 trainees to the provincial cooperatives. A questionnaire whose validity and reliability had been calculated was distributed among the respondents. It consisted in 40 questions formatted on Likert Scale. Finally، the collected data were put to analysis using SPSS (v.15) software. The findings show that out of the main 5 categories، two concerning "choosing training methodology" and "training course evaluation" are significant in training evasion، compared with the remaining categories i.e. "training need assessment"; "educational objectives" and "curriculum planning" which were ruled out as statistically insignificant. Out of the variables categorized in 5 groups، "lack of educational aiding equipment" and "disengagement of trainees in educational need assessment" and "effectiveness usefulness of the training programs" have been identified as the most important factors intensifying the leaning evasion.