خلاصه ماشینی:
"لکن،یک جنبۀ دیگر هویت شخصی وجود دارد که نظریۀ پایگاه هویت به آن توجه نکرده است؛یعنی،عمدتا خودی که فرد به جهان بیرونی عرضه میدارد و فرایندهایی که به وسیلۀ آنها،فرد این خود را به جهان ارائه میکند.
وقت آن است که مطالعۀ هویت فراتر از نظریۀ پایگاه حرکت کند و پژوهشهای نواریکسونی به عبارتهای اصلی ریکسون نزدیکتر شوند؛بدین معنا که نه تنها از الگوهای چندبعدیتر هویت که جنبههای شخصی و اجتماعی خود را توحید میبخشند،بهره گرفته شود،بلکه رسالت اریکسون در مفید واقع کردن هویت در عرصۀ به کاربسته،محترم شمرده شود.
این سه حوزه عبارتاند از الف)نیاز به پژوهش در مورد تعداد بیشتری از نمونههای غیر سفیدپوست که تعداد آنها در جمعیت دانشجویی خیلی کمتر از جمعیت عمومی است؛ب)نیاز به پژوهش در مورد نوجوانان و جوانان فقیر و نیز افرادی که در دورۀ دبیرستان ترک تحصیل میکنند یا پس از فراغت از تحصیل،فورا وارد بازار کار میشوند،و پ)نیاز به پژوهش در مورد نوجوانان در دورۀ دبیرستان و راهنمایی.
در این حوزه پیشنهاد میشود که 1)درتمام مقالههایی که بررسیهای تجربی هویت را گزارش میکنند،ترکیب قومی نمونه مشخص شود،2)پژوهشهایی با نمونههای چند قومی اجرا شود و پژوهشهای اجرا شده با نمونههای اساسا سفیدپوست با نمونههای چند قومی تکرار شوند تا تعمیمپذیری یافتهها تضمین شود،3)سازههای مرتبط با هویت که اساسا به گروههای قومی غیر سفیدپوست مربوط هستند،همچون هویت قومی و نژادی،افزون بر شناخت گستردهتری از هویت،مورد مطالعه قرار گیرند،و 4)مطالعات بین قومی و بین ملی فرایندهای هویت اجرا شوند.
اگرچه فقط تعداد معدودی از مطالعات مداخلهای هویت منتشر شدهاند،نتایج آنها نشان میدهند که در کمک به نوجوانان و جوانان برای رشد احساس هویت نویدبخش بودهاند."