چکیده:
تعارض علم و دین از چالش های اساسی فرا روی عالمان دینی از گذشته تاکنون بوده و هست. آنان همواره در پی تبیین سازش میان این دو مقوله بوده اند. از جمله امام محمد غزالی تلاش های فراوانی در این زمینه انجام داده و از تاویل، در جهت حل تعارض علم و دین بهره برده است. در مقاله حاضر، نخست به راهکارهای عمده در مساله تعارض علم و دین اشاره شده و پس از آن دیدگاه غزالی در این خصوص، تبیین گردیده و در ادامه به نگرش نوینی که برگرفته از رای غزالی است، اشاره می شود.
این رویکرد، راه رهایی از مشکل تعارض علم و دین را در تصحیح نگرش ما به گزاره های علمی و دینی می داند. طبق این نظر گزاره های علمی، گزاره هایی ظنی هستند، نه قطعی. و معرفت حاصله از گزاره های دینی نیز غالبا معرفتی ظنی بوده، نه یقینی، از این رو، دلیلی بر ترجیح یکی از این دو گزاره بر دیگری وجود ندارد و باید تعارض را به حال خود واگذاشت و از این طریق، هیچ چالشی برای دین به وجود نمی آید، زیرا فهم ما از گزاره های دینی، فهمی ظنی است و اسناد معنای درک شده، به شارع، اسنادی ظنی می باشد. بنابراین گزاره های علمی ولو قطعی باشند، توانایی ابطال و تکذیب گزاره های دینی را نخواهند داشت، زیرا نهایتا تعارض علوم بشری با نوعی فهم از دین است که انتساب قطعی به دین و شارع ندارد.
The Conflict between "Science" and "religion" had been، from the past up to now، one of the basic challenges among religious scholars. They have always sought to find a consistent explanation for these two concepts. Among them، Ghazālī، made many efforts and has taken advantage of “hermeneutic” to remove this Conflict. In the present article at first، major solutions to the issue have been pointed out، and then Ghazālī’s viewpoint towards this case is explained. At the end، Ghazālī’s new opinion is mentioned. In this new point of view، he regards the solution of this conflict in correcting our views towards scientific and religious proposition.
According to this theory، the scientific statements are hypothetical propositions، rather than certain ones. so resultant knowledge from religious statements are mostly hypothetical knowledge. Therefore، there is no reason to prefer one of these statements to other، and we should leave the conflict as it is، and thereby، the religion doesn’t confront any challenges; because our understanding from religious proposition is a hypothetical understanding، and ascribing this conception to the divine legislator is a presumptive attribution. So the scientific statements، even if they are certain، cannot manage to disprove and falsify the religious propositions، because the Conflict of human sciences is at most، with just a kind of understanding of religion that cannot be decisively attributed to the religion and divine legislator.
خلاصه ماشینی:
"گمان نشود که،اگر جایز نباشد،معنای برآمده از ظواهر متون دینی را به شارع استناد دهیم،باب تفهیم و تفهم بین صاحب شریعت و مردم بسته میشود؛زیرا سخن در این است که نباید معنای مستفاد از ظواهر شرعی را بهطور قطعی به شارع اسناد داد،اما به نحو ظن اطمینانی میتوان گفت:که چنین معنایی مراد شارع است(همانطور که در محاورات روزانه نیز با همین ظنون سروکار داریم و تفهیم و تفهم به راحتی صورت میگیرد)به دیگر بیان،اسناد یک معنا به متکلم به عنوان مراد جدی او امری تشکیکی است،که گاه به نحو قطعی صورت میپذیرد(اگر گزاره نص در معنا باشد،و گاه به نحو ظنی(اگر گزاره ظاهر در معنا باشد)حال در باب ظواهر دینی نیز اسناد معنای ظاهر از آنها به شارع(اگر ظهور نوعی حاصل شود)،اسنادی ظنی است که به جهت حجیت ظواهر از ناحیۀ شارع مجاز هستیم که آنها را به عنوان مراد شارع در نظر بگیریم و به خداوند اسناد ظاهری دهیم،لذا دچار بدعت هم نشدهایم؛اما باید توجه کرد که فرق بسیاری میان اینکه جایز باشد که معنایی را ظاهرا به عنوان مراد خداوند در نظر بگیریم و به او نسبت دهیم و اینکه آن معنا مراد واقعی خداوند در نفس الأمر باشد،است.
نتیجه به نظر میرسد،این نگرش نوین در مواجهه با مسأله تعارض علم و دین،از قوت بیشتری نسبت به دیگر راهکارهای ارائه شده برخوردار باشد و هرچند تعارض را به حال خود باقی میگذارد،اما با ارائه رویکردی جدید نسبت به تعارض علم و دین،این واقعیت را روشن میسازد که نباید این مسأله را بیش از اندازه مهم و چالشساز معرفی نمود و بیدلیل در پی انکار یا تأویل یکی از دو معرفت دینی یا علمی برآمد؛زیرا تعارض علم با دین زمانی چالشساز است که یافتههای علمی موجب تکذیب گزارههای شرعی مقطوع النسبه به شارع شود و اثبات کند که آنها حق نیستند،پس دین بر حق نمیباشد."