چکیده:
مکتب متکلمان، از مشهورترین مکاتب اصولی در میان اهل سنت، معتزله و اباضیه است. در این مکتب، به شیوهای قیاسی و از راه تنقیح گرایی قضایا و بدون دخالت فروع فتاوا، به تقریر و تکوین قواعد اصولی پرداخته میشود. منابع این مکتب در پژوهش، قواعد اصولی، علم کلام، لغت، فقه و منطق است. راهبردهای اصلی این روش، نظر و مسالک جدلی است. این مکتب دارای جنبههای مثبت و قابل دفاعی چون تجرید مسائل و بیطرفی در تحلیل و تنقیح آنها، استقلال و آزادی در اظهار نظر، حاکمیت اصول بر فروع، توجه به تحریر محل نزاع، بحث تفصیلی و دقیق در مورد مسائل و جنبههای قابل انتقادی چون پرداختن به مسائل غیر مرتبط با اصول فقه، مناقش? مسائل فاقد آثار فقهی، عدم توجه لازم به فروع فقهی و مبالغه در بیان استدلالات فرضی و جواب دادن به آنها است.
The Theologians School is one of the most famous theological schools among Sunnis, Mo’tazelah and Abaziye. Using a deductive manner and by clarifying cases and regardless of jurisprudence precepts, theological rules are set and developed in this school. The sources of research in this school include theological rules, theology, dialect, jurisprudence and the logic. The main strategies of this method are viewpoint and polemical manners. The school have positive and defendable features such as clarifying matters and neutrality in analysis, refining the data, freedom and autonomy in expressing views, overcoming principles on jurisprudences, paying attention to clarifying disagreements, deep and accurate discussion on problems and critical features such as non-relevant matters with jurisprudence principles, analyzing of matters without jurisprudence impacts, paying no attention to jurisprudence rules and exaggerating in stating assumptive reasoning and responding them.
خلاصه ماشینی:
هـم چنین تأثر اصولیون متکلم از علم کلام ، گاه سبب شده که در ضمن مباحث اصـولی بـه بحث از مسائلی نظری بپردازند که از مسائل کلامـی نیـست و بلکـه انعکاسـی از بعـضی موضوعات علم کلام است و چنان که غزالی می گوید، غلبۀ علم کلام بر طبیعتشان ،سبب این امر شده و علاقه به کار کلامیشان سبب شده تا این مباحـث را در علـم اصـول وارد سازند (غزالی ، ٩) مانند مسأله حکم افعال قبل از شرع که بحثی کلامی نیـست ؛ بـا ایـن حال اصولیون این مکتب ، به سبب خوگرفتن بـه روش نظـری مکتـسب از علـم کـلام و مجادلات و مناظرات آن ، به طرح آن اقدام کرده اند.
مسالک جدل در نزد اصولیون متکلم را می توان در موارد زیر خلاصـه کرد: ٣ـ١ـ رد احتجاج به دلیل و ارجاع آن به معنای حقیقی : از این مـسلک جـدلی در رد احتجاج به دلیل ، در مسألۀ مورد بحث استفاده می کنند؛ نه رد خود دلیـل ؛ یعنـی می خواهند بگویند که محل استدلال به دلیل ، مسألۀ دیگری است ؛ نه مسألۀ مورد بحث ؛ مثلا قاضی ابوبکر در مسألۀ دلالت امر بر فور یا تراخی می گوید: «اگر گفتند: اجماع است که انجام آن در زمان مقدم واجب و مأموربه است ، پس واجب است کـه آنچـه در زمـان دوم واقع می شود، مأموربه نباشد، جواب این است : اجماع آنان بر مأموربه بودن مورد اول بر غیر مأموربه بودن مابعد آن دلالت ندارد و اختلاف مخالفـان در ایـن بـاب ، قـدحی در قول ما ایجاد نمی کند؛ زیرا وی در قول خود راه خطا رفته است » (باقلانی ، ٢١٥/٢؛ نکــ : شیرازی ، الوصول إلی مسائل الأصول، ١٥٣/١ـ١٥٥).