خلاصه ماشینی:
"(1)ریسمان،بند (2)خواب،چرت جان شما را بهاست روضهء رضوان به که پذیرید این خجسته ثمن1را *** باید از استاد عشق؛شاه شهیدان یاد گرفتن گذشتن از سر و تن را رهبر آزاده،«پیشوای فداکار» دید چو بر پای دین ز جور،رسن را خاست چو طوفان و بر ستم بخروشید داد رهائی ز بند،دین و سنن را دید که ننگ است زیستن بمذلت کرد بتن با صد افتخار،کفن را بهر نجات بشر ز بند اسارت خوش با سیری سپرد کودک و زن را جان بره عشق داد و«خون خدا»شد عشق از این به دگر نداشت ثمن را ریخت چو خونش بخاک خاست دو صد موج کند ز بنیان بنای ظلم و فتن را کرد ز باران خون سرخ وی آغاز باغ فضیلت ز نو،شکفته شدن را *** باد بر آن پاکباز عشق،تحیت تا که دهد لاله جلوه،طرف دمن را باد بخاکش نثار،اشک محبت تا که بشوید سر شک ابر،چمن را گشت(شفق)،پیرو«ادیب ممالک»: «چند کشی جور این سپهر کهن را» بقیه از ص 26 بسیارند کسانی که دوران نخستین کودکی را برای تربیت و تعلیم،شایسته نمیدانند و گمان میکنند که تنها دوره کودکستان و دبستان و بهتر از همه دورهء دبیرستان و دانشگاه برای این منظور شایستگی دارد."