چکیده:
آیین مربوط به هئومه و سومه به ترتیب، یکی از آئینهای محوری در ایران و هند روزگار باستان بوده است. این آئین به افشردن هئومه/سومه اختصاص داشته است. آن گونه که از اوستا و ریگ ودا پیداست صورت اولیة هئومه/سومه گیاهی بود که به سبب خواص آن مورد توجه بوده است. خاصیت این گیاه موجب شد تا بهتدریج آئینی خاص برای آن بهوجود آید. آئین تهیة شراب هئومه/سومه با آداب و رسوم خاصی همراه بود. به قدری این آئین حرمت داشت که شراب هئومه/سومه تنها باید بهدست روحانیون هر دو دین فراهم میشد. کمکم قداست این گیاه راه را برای ظهور ایزد هئومه/سومه باز کرد و به همین جهت قطعاتی از سرودهای ریگ ودا و اوستا درخطاب به این دو ایزد سروده شده است. بر طبق این قطعات، بزرگترین خویشکاری ایزد هئومه/سومه شفابخشی و بخشیدن جاودانگی است. این امر بیانگرآن است که احتمالا خاصیت درمانی این گیاه به عنوان خویشکاری این ایزد ذکر شده است.
خلاصه ماشینی:
"شرق آسیا، جنوب تا شمال آفریقا، اروپا از اتحاد جماهیر شوروی سابق گرفته تا انگلستان و حتی قاره آمریکا در چیست؟ آیا چنانکه مقدمه نوشتار مدعی آنست «سنتگرایی»، «بومیگروی» مبتنی بر خویشتن شناسی اصیل فرهنگی رمز جهانی شدن آنست؟ آیا نشانه شناسی رمزگان ساختاری و فنی سینمای عامه پسند، تمهیدی بر پدیدارشناسی گفتمان دینی ـ فلسفی در بطن آثار سینمایی فراگیر و عوام پسند هندی است؟ حتی اگر پاسخ بدین پرسمان مثبت باشد، پرسش بعدی آنست که چگونه این گفتمان روایی متناقض نما محقق شده است؟ چگونه فیلمهای واقعگرا و مستندگونه هندی، معطوف به واقعیات روزمره زندگی مردم، پرهیزکار نسبت به زرق و برق و جاذبههای بازاری و گیشه پسند، متنفر از قرار دادن دوربین ضبط صحنههای نمایش در زوایای عجیب و غریب و استفاده اغراق آمیز از رنگ و نور و تحریک احساسات و عواطف مخاطب با کنشهای ملودراماتیک و عوام فریبانه، از عهده و توان سخنگویی با زبان قومی و بومی خویش عاجزند و بهرغم مراعات اصول منطقی و بدیهی یک روایت متعادل و متعارف بازنمایی و بهرهمندی از لسان فاخر هنری از بیان فرهنگ، مذهب و فلسفة اساطیری خویش درماندهاند اما سینمای عامه پسند با همه سوابق و لواحق سینمای گیشه پسند تجاری از نوع هندی و غیر هندی آن به تحقق فرهنگ دینی، حکمی و فلسفی هند در جهان روایی خویش نائل آمده است؟ بازتاب آموزههای فلسفی و دینی هند در سینمای بومی و عامه پسند هندی بر اساس آموزههای اوپنیشدی، تنها یک «حقیقت» در هستی وجود دارد و جهان رنگارنگ، متنوع و متکثر پدیداری «ظهورات» و «نمود»هایی از همان حقیقت یگانهاند."