چکیده:
این پژوهش با هدف « مقایسه ی الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی در زنان متاهل شاغل در بانک های دولتی و زنان خانه دار» انجام شد. روش پژوهش از نوع علی - مقایسه ای است. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی تعارضات زناشویی (MCQ )و پرسشنامه ی الگوهای ارتباط زناشویی (CPQ ) بود. جامعه ی آماری را زنان متاهل شاغل دربانک ها و زنان خانه دار در شهر شیراز در سال 1388 تشکیل می دادند. افراد نمونه ی پژوهش را 100 نفر از زنان متاهل شاغل که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و 100 نفراز زنان خانه دارکه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند، تشکیل داده اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون tمستقل جهت تعیین تفاوت میانگین های دو گروه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که زنان شاغل بیش تر از الگوی ارتباطی سازنده متقابل (( P<0/05 و زنان خانه دار بیشتر از الگوی ارتباطی اجتناب متقابل (P<0/01)استفاده می کنند. در زمینه ی تعارضات زناشویی نیز زنان شاغل در خرده مقیاس جدا کردن امور مالی از یکدیگر دارای تعارضات بیش تری هستند (p<0/01 ) و زنان خانه دار در خرده مقیاس های افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش های هیجانی ((P<0/05 دارای تعارضات بیش تری بودند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اهمیت نقش زنان در فرآیند توسعهی اقتصادی و اجتماعی جامعه و لزوم حضور آنان در عرصهی اجتماع برای برخورداری از فرصتهای اجتماعی برا بر و در نتیجه، رشد فردی که خود در تحکیم خانوادهی سالم و محکم نقش حیاتی دارد و از سوی دیگر، قرار گرفتن زنان در یک وضعیت دوگانه و تعدد و تعارضات نقش و تاثیر آن بر الگوهای ارتباطی و در نتیجه افزایش تعارضات زناشویی گردد، این پژوهش با هدف کلی مقایسهی الگوهای ارتباط زناشویی و تعارضات زناشویی در زنان متاهل شاغل در بانکهای دولتی و زنان خانه دار در شهر شیراز انجام گردید.
کلون و رلف ,1990) (Cloven &Rolofدر پژوهش خود با عنوان « تاثیر رفتارهای سرد در روابط بین فردی : با بی میلی به دیگری توجه کردن و گوش کردن »که در مورد نمونهای شامل 317 نفر از زنان و مردان انجام گرفت، به این نتیجه دست یافتندکه الگوی توقع زن - کناره گیری مرد به گونه ای مثبت به میزان عدم رضایت زنان که مسئولیت بخشهای خانه داری را تجربه میکنند، ارتباط دارد و بین الگوی ارتباط توقع زن - کناره گیری مرد رابطه وجود داشت."