خلاصه ماشینی:
"» نویسنده این دلسوزی را در کتاب و در مقدمة آن چنین میآورد: «این چه سحر و طلسمی است که ایلی هنوز هم باید ازهمان بینش و ابزار کهنه، و تجربه و فن کم برد و کند برخاسته از شکل و ساخت دیرینة جامعة شبانی در مقابله با تنگناهای دیرین و نوظهور استفاده کند؟ چرا هنوز دل و جان ایلی در کالبدی تکیده و یا ورزیده در هوای دام و علف و کوچ در تپش و هیجان است؟ چرا ایلی، اگر یکی از آن سه رکن زندگی بخش خود را (دام و مرتع و کوچ) از دست دهد، درمانده و خموش و خمود، به کنجی میخزد، رنج میکشد و دیگر به آسانی روی همت و تکاپوی بهنجاری را ندارد؟ چرا و چراهای بسیار دیگر!» طاهری ابتدا قصد داشته است، خاطرات خود را از سال ۱۳۰۷ (زمان تولد او) تا سال ۱۳۵۷ (یعنی تولد انقلاب اسلامی) به رشتة تحریر درآورد اما دلگیر شده و صرفا تا سال ۱۳۳۲ (مصادف با کودتای انگلیسی آمریکایی ۲۸ مردادماه) را ترسیم کرده است؛ چرا که در شور و التهاب آغازین روزهای انقلاب اسلامی، کتابخانة او را که تنها کتابخانة استان بود وآن را برای مردم و جوانان این مرز و بوم با رنجهای فراوانی تهیه کرده بود، به آتش کشیدند."