چکیده:
تعالیم اسلام بر پایه عقلانیت و مطابق فطرت بشری نهاده شده است که در برگیرنده همه جوانب زندگی است. در زندگی بشری گاهی به سبب وجود عقاید و سلیقههای گوناگون، انسان مجبور به رفتاری بر خلاف عقیده قلبی خود برای حفظ جان و یا مصالح دیگری است. اسلام با رعایت ضوابط و شرایط خاصی چنین رفتاری را در تعالیم خود به پیروانش توصیه نموده است. در این میان شیعه به سبب فشارهای سیاسی، بیشتر از سایر مذاهب به تقیه عمل کرده است، ولی عدهای ظاهرگرا شیعه را بهدلیل عمل به تقیه، به نفاق و کفر و الحاد متهم کردهاند. این مقاله در پی اثبات جوانب مختلف تقیه در قرآن کریم، سیره پیامبراکرم9، صحابه و بزرگانی است که مورد قبول فرقه وهابیتاند.
خلاصه ماشینی:
"شکی نیست که اظهار عقیده صحیح و حق و تبلیغ آن در میان دیگر اقوام، ارزش بسیاری دارد و رسالت تمامی انبیای الهی بوده است، اما اگر از اظهار آن فایده مهمی حاصل نشود، بلکه همراه با ضرر احتمالی مادی و یا معنوی باشد، عقل بشر حکم به کتمان عقیده و یا اظهار خلاف عقیده را میکند و حتی در برخی موارد حکم به وجوب سوره صافات، آیه 89؛ التنقیح، ج 4، ص 296 - 297، «الطهارة»؛ القواعد الفقهیة، ناصر مکارم شیرازی، ج 1، ص 402 - 403؛ المحاسن ،ج 1، ص 258.
2 محمد بنعبدالوهاب در توضیح آیه شریفه ( ) 3 میگوید: این آیه تنها دلالت دارد بر اینکه اگر کسی با اکراه کلمات کفر آمیز بگوید، کافر نیست، ولی اگر به جهت خوف و یا مدارا کلمات کفرآمیز بگوید و قلبش هم مطمئن به ایمان باشد، از اسلام خارج و کافر است.
رشید رضا در تفسیر آیه 28 سوره آل عمران، بعد از قبول کردن اصل تقیه میگوید: از شیعه نقل شده که تقیه نزد ایشان اصلی از اصول دین است که تمامی انبیا و ائمه بر این مذهب بودهاند.
زمخشری در تفسیر آیه 28 سوره آل عمران میگوید: اگر از امری بیمناک شوید، واجب است از باب تقیه، خود را از آن حفظ کنید؛ چنانکه اگر عدهای از دشمنان بترسند، به آنها اجازه داده شده که با ایشان دوستی کنند و مراد از این دوستی، خوشخویی و معاشرت ظاهری است؛ درحالیکه کینه و دشمنی آنها را در دل دارند."