خلاصه ماشینی:
"«تئوری اشباع بازار»اولین زنگ خطری بود که درباره بیکاری دریک اقتصاد سرمایهداری بوسیله مالتوس بصدا درآمد،در آنزمان سرمایهداریحالت شکوفان داشت و بپیش میراند،ولی مالتوس با نظرات خود نشان دادکه این شکوفندگی ممکن است بیکاری را نیز در پی داشته باشد.
در آنزمان برایاز بین بردن فقر هر متفکری راهحلی بیان میداشت و مالتوس نظریه جمعیتراکه بتصور وی راهحلی مناسب برای از بین بردن فقر بود بیان داشت: در مورد نظریه«اشباع بازار»این نکته را باید در نظر داشت که ایننظریه در سال 1820 مثل امروز مفید و مهم جلوهگر نشد زیرا همانطور کهگفتیم سرمایهداری چه در انگلستان و چه در سایر کشورهای صنعتی حالتشکوفائی داشت و بحرانهای اقتصادی و ادوار تجاری ملایم بود.
علاوه بر این نظر خطا،مالتوس در مورد نرخ افزایش جمعیتنیز نظرات اشتباهآمیز داشته است زیرا اگر باز هم از نظر تاریخی افزایشجمعیت را در نظر آوریم میبنیم که در جوامع پیشرفته با توسعه فرهنگو شهرنشینی و بالا رفتن سطح زندگی،نرخ زاد و ولد تنزل کرد بطوریکه دربعضی جوامع مسئله بصورت امر مهمی جلوهگر گردید.
بنتام از مباحث خود باین نتیجه میرسید که بسیاری از مقررات وکنترلهای دولتی زیانبخش است و شعار او برای دولت«دست نگهدار»بود ولی بنتام برخلاف کلاسیکها اصل eriaF zessiaL «آزادی کسب وکار»را بدون چون و چرا بعنوان یک اصل متقن و خشک و کورکورانه نمیپذیرفتو بلکه بنظر وی اگر عواملی ایجاب کند دولت باید در امور جامعه دخالت نماید، بنظر بنتام دولت باید چاپ و انتشار اسکناس را در انحصار خودبگیرد و باین ترتیب بهرهایرا که بابت استقراض میدهد صرفهجوئی کند،دولت باید بیمههای اجتماعی را برقرار ساخته و مالیات بر ارث و انحصاراترا بموقع اجرا گذارد."