خلاصه ماشینی:
"بیمه شدگان میتوانند قرارداد خود را فسخ نمایند و حساب خویشرا تصفیه کنند ولی این امر برای بیمه شدگان زیان بیشتری در بر داردبعلاوه کمپانیهای بیمه بنا بعلل مختلف میتوانند وضع خود را طوریتنظیم نمایند تا بحران مالی تخفیف یابد بدین طریق مشاهده میشود کهاولیگارش مالی غالبا مبارزه و کوشش مینماید که این کمپانیها را مطیعخود سازد،صندوق مربوط به مستمریها نیز دارای چنین نقشی میباشد در آغز قرن بیستم،هنگامیکه صنایع در اوج شکفتگی خود بود(مخصوصا در آلمان)و هنگامیکه منابع مخصوص صنایع در صدد نبود کهوضع خود را برای آینده تامین نماید و باصطلاح خود را توسعه و گسترشنماید،احتیاج شدیدی به اعتبارات بانکی داشت که از آن نه تنها برایتنخواه گردان بلکه برای افزایش سرمایه ثابت خود استفاده نماید آقایهیلفرونیک در کتاب خود بنام سرمایه مالی چنین خاطر نشان ساختهبود:«قسمت روز افزونی از سرمایههای صنعتی متعلق به صنایعی که ازاین سرمایه استفاده میکنند نمیباشد سرمایه این موسسات تنها از طریقبانکها تامین میگردد...
اکنون صفوف بیکاران جایگزین صفوف ذخیره صنعتیکه در ابتدای قرن اخیر،بهنگام بحرانهای اقتصادی بچشم میخورد شدهاست چنانکه در امریکا 4/2 میلیون بیکار وجود دارد و این رقم بغیر ازکسانیست که در هفته تنها از 1 تا 14 ساعت کار میکنند یعنی عملا بدون کارمداوم و مرتبی هستند و هرگاه آنهائی را که کاری دارند و انجام نمیدهنداز قبیل بستن موقتی کارخانه و یا اعتصاب نیز بحساب آوریم جمع این افرادبه 10 میلیون نفر بالغ میگردد و هرگاه در نظر بگیریم که هر بیکاری حداقلیک نفر تحت تکفل خویش داشته باشد قریب 20 میلیون نفر یعنی باندازهجمعیت بلژیک،دانمارک،فنلاند و ایرلند،خواهند شد و هرگاه ارقام مربوطبیکاریهائی را که ناشی از افزایش جمعیت در نواحی کشاورزی است(مثلا کشورهای ایتالیا،اسپانی و کشورهای توسعه نیافته در محاسبه محسوب داریمتعداد بیکاران کشورهای سرمایهداری به 50 تا 100 میلیون نفر بالغمیگردد."