خلاصه ماشینی:
"بطور کلی در تماممدت دوران مذکور بحران وجود دارد ولی عوامل متعدد رشد و توسعهاقتصادی نیز روزافزون است و در نتیجه وضع اقتصادی استحکام یافته وبحرانها قادر بانجام کار زیادی نمیگردند و سرانجام بحران برای مدتیناپدید میگردد.
بعلاوه کشورهای اروپائی در جنگشکست خوردهاند و دینامیسم اقتصادی آنها که بسوی تجدید ساختمان کشورهدایت میگردد بسختی میتواند وضع را بسطح سال 1913 برگردانداز این پس دولت نقش فعالتر و موثرتری در اقتصاد کشور بعهدهمیگیرد و دخالت بیشتری در مسائل مینماید ولی بسیاری از سیاستمدارانبا چنین امری مخالف هستند و تنها امیدشان اینست که دولت از هرگونهدخالتی در زمینههای اقتصادی خودداری نماید و وظائفش به رفاه اجتماعیو اداره کردن امور محدود گردد.
ولی وضع بدتر از آن بود که بتوان بار دیگر بدین آرزو جامه عملپوشیده چه در اقتصاد هر کشور قشر وسیعی از بیکاران بوجود آمد چنانکهدر سال 1920 در انگلستان 10 درصد و در آلمان 7 درصد بیکار وجود داشت."