چکیده:
یکی از مباحث بنیادی و کاربردی در علم فقه و اصول فقه، اعتبار مثبتات ادله میباشد. امارات و اصول عملیه همانطور که میتوانند دارای آثار شرعی مستقیم باشند، میتوانند دارای آثار شرعی غیرمستقیم نیز باشند. اعتبار این لوازم و آثار غیرمستقیم تحت عنوان مثبتات ادله بررسی میشود. برخی از اصولیها با طرح جعل علمیت برای امارات، مثبتات اماره را معتبر میدانند ولیکن، مثبتات اصول را به علت عدم جعل کاشفیت، فاقد اعتبار میدانند. برخی نیز با اعتقاد به اطلاق ادله حجیت امارات، نسبت به لوازم آنها و نبود چنین اطلاقی در اصول عملیه چنین تفاوتی را پذیرفتهاند. اما براساس رویکرد امامخمینی (رحمةاللهعلیه) اثبات شده است که علت اعتبار مثبتات امارات به هیچ عنوان جعل کاشفیت و یا اطلاق ادله جعل حجیت نیست؛ بلکه سیرۀ عقلاء باعث تمایز مثبتات امارات از اصول عملیه میشود.
خلاصه ماشینی:
"(همان) بحرانی برای اثبات کفر مخالفان به روایات چند دیگری نیز تمسک کرده است، چون روایت امام باقر(علیهالسلام): إن الله عزوجل نصب علیا علما بینه و بین خلقه فمن عرفه کان مؤمنا و من أنکره کان کافرا و من جهله کان ضالا (کلینی، 2/388 ح20) و روایت امام صادق (علیهالسلام): إن علیا (ع) باب هدی من عرفه کان مؤمنا و من خالفه کان کافرا و من أنکره دخل النار (برقی1/89) و روایاتی دیگر از این قبیل (کلینی، 2/389و1/187 و 426 و صدوق، عقاب الأعمال،209 ومجلسی،9/284) وی از این روایات چنین نتیجه گرفته است: «این که در گروهی از این اخبار از مخالفت با امامت به عنوان انکار و در برخی دیگر جحد یاد شده است به روشنی دلالت میکند که کفر مخالفان، کفر ناشی از جحد و انکار و موجب بیرون رفتن آنان به طور کامل از جاده اسلام و جاری شدن همه احکام کفر بر ایشان است.
به باور ایشان، این احتمال میرود که اصل امامت در صدر اولی از ضروریات بوده و طبقه نخستی که بدون هرگونه شبههای منکر امامت امیرالمؤمنین بوده است، ضرورتی را انکار کرده باشد ولی برای طبقات بعدی به دلیل شدت اعتمادشان به طبقه نخست و اینکه اصلا احتمال مخالفت باگفتار پیامبراکرم و یاسهو و نسیان طبقه نخست را ندادهاند، شبهه واقع شده باشد (خمینی، 3/329) و شاید از اینرو است که فاضل مقداد نیز ناصبی را کسی دانسته است که چون نص برامامت علی (علیهالسلام) رابه گونه تواتر و یا به طریقی که به صحت آن باور دارد، بشنود، انکار کند."