چکیده:
این نوشتار نسبت تعلیم و تربیت از منظر قرآن کریم را به کاوش نشسته است، رهیافت به چیستی و مفهوم تعلیم و تربیت، تبیین واژگان تعلیمی و تربیتی در قرآن و دیدگاههای کلی درباره نسبت تعلیم و تربیت، مباحث درآمدی بحث را سامان داده است. پیوستها و گسستهای تعلیم و تربیت در ساحتهای مفهوم، روشها، اسباب، عوامل و فرآیندهای تعلیم و تربیت از محورهای اصلی و کلیدی این پژوهش به شمار میرود. پژوهنده در فرجام این جستار، تعلیم و تربیت در قرآن را دو مفهوم متمایز از یکدیگر که در بسیاری عرصهها جدا از هم هستند و در پارهای موارد نیز پیوست و همنشینی با هم دارند، معرفی میکند.
Accurate and comprehensive knowledge about any science has a basic role in solving its problems، since knowing the subject would pave the way for solving many of its
problems.
The subject of education is human being; therefore، presenting an educational system and expressing the effective elements in this educational system is possible only
on the bases of knowing man and the environment in which he lives. Fully understanding the educational foundation of Islam، its goals، and procedures are possible when we focus our attention on the whole intellectual and ideological system and the principles of the worldview of Islam. From the viewpoint of Islam، training is secondary to humanism، which is in turn secondary to ontology and theology and what is called monotheistic worldview. The issue of education and training has received the attention of various scientists from fields of humanities، but most of them have worked with a western point of view and given a religious color to it.
In this article، it is attempted to elucidate the elements effective in the process of education and training in respect to the monotheistic worldview and Qur'ānic humanism.
خلاصه ماشینی:
"چه اگر جز این بود، نمیتوانست الگوی انسان آرمانی اسلامی قرار گیرد، زیرا او که در تزکیه، رشد و تکامل نیروهای معنوی در اوج قرار داشت، چندان که خداوند با سوگند، راه، رفتار و منش او را مهر تأیید زد؛ (إنک لمن المرسلین* علی صراط مستقیم) (یس/۳-۴) و نیز گفتههای او را برخاسته از منبع وحیانی برشمرد؛(وما ینطق عن الهوی*إن هو إلا وحی یوحی)(نجم/۳-۴)، پس باید که در دانشمندی و آگاهی نیز چنان میشد تا شایسته آن گردد که خداوند بگوید او نمونه و الگوی انسان آرمانی اسلام است؛(لقد کان لکم فی رسول الله أسوه حسنه لمن کان یرجو الله والیوم الآخر وذکر الله کثیرا)(احزاب/۲۱) اعطای علم و حکمت در برهه رسیدن حضرت موسی به شداید قوا که در برآیند آن به استواری شخصیت دست یافت، و نیز ترسیم سیمای انسان آرمانی و مطلوب از سوی خداوند از رهگذر تصویر چهره انسانی که با دست یازیدن به مرحله شداید قوا (بارور شدن نیروهای عقلانی و معنوی) به مرتبه شاکران، خداشناختی، خودشناختی و حقوق شناختی دیگران نایل آمده، همه و همه بیانگر آن است که استواری و ثبات شخصیت آدمی و تربیت مطلوب وی زمانی است که تمامی قوای علمی و معنوی نهفته در وجود انسان، همگام، متوازن و هماهنگ بارور گردد و به مرحله رشد، کمال و استحکام برسد؛ (ولما بلغ أشده واستوی آتیناه حکما وعلما..."