خلاصه ماشینی:
"از جهرم-احمد شریعتی(بیدار) بمناسبت اربعین امام حسین(ع) در کوی عاشقان!
شام است و قیرگون؛گیتی چو روی زنک زنک خطر بگوش،آیدبلادرنک اسمی زنام نیست،هست آنچه هست ننک هرجا که عدلوداد،برچشم او خدانک هرگوشه دامها،گسترده رنکرنک بر مسند رسول،مردی شرابخوار!
اسلام محتضر،میبایدش طبیب آید از او بگوش،بانک انا الغریب او را از آبرو،خواهند بینصیب طفل رضیع دین،بیشیر و عنقریب بستان شود خموش،از بانک عندلیب ظلم و ستم پدید؛گردد بهردیار چون ظلم و خودسری؛خارج شد از حساب آزادهای بداد؛اسلام را جواب کاینک منم حسین،فرزند بوتراب از مصطفی رسید،برگوش آن جناب «اخرج الی العراق»شیپور انقلاب سلطان دین بجان،گردید رهسپار!
در کوی عاشقان،آن تا جدار عشق بامردی و جلال،افکندهبار عشق از خون حلق او؛پر،جویبار عشق هم خاک کربلا،شد لالهزار عشق دین زندگی گرفت،زآن شیرخوار عشق فانی شد و گرفت،معشوق در کنار!
مردن بسی به است؛از ننک و انقیاد در پیش خودسری؛درمورد فساد باید قیام کرد،باید بپا ستاد این است رسم دین؛این است راه کار!"