چکیده:
مقاله حاضر تلاشی است برای ارائه بحثی نظری راجع به تعاریف، رویکردها و الگوهای نظری رایج پیرامون بحران. بدنه و موضوع اصلی تحقیق بر مبنای رویکرد نظری و تحلیل پارادایمی در راستای چند محور اصلی و الگوهای فرعی تابع آن ها به شرح زیر تبیین و تحلیل شده است: اول) ریشه شناسی و معناشناسی مفهوم بحران، دوم) دسته بندی انواع بحران ها در سطوح کلان، سوم) سطوح خرد بحران های اجتماعی، چهارم) رویکردها و برداشت های تاریخی – جامعه شناختی از بحران و پنجم) آسیب شناسی بحران های اجتماعی: بحران مشروعیت، رویکردها و نظریه ها. مسئله اصلی مورد بررسی در پژوهش حاضر چگونگی ظهور و تکوین و مراحل تحول دیدگاه ها و نظریه های بحران ها و تهدیدهای اجتماعی است. تبیین و تحلیل این مفروض عمدتا بر مبنای یک رویکرد پارادایمی و نظری صورت پذیرفته است. این مهم در راستای پنج محور اصلی فوق الذکر و تقسیم بندی های الگویی و فرعی ذیل آن ها انجام گرفت. بدین ترتیب بدنه یا پیکره اصلی (مساله مورد پژوهش) یعنی ابعاد اجتماعی بحران ها و تهدیدهای اجتماعی و پیامد آن ها عمدتا با تکیه بر رویکردهای علمی و برداشت های نظری مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این معنا به ویژه در بخش سوم (بررسی پیامدهای اجتماعی بحران ها در سطوح دوگانه ساختاری – کارکردی) و پنجم (آسیب شناسی بحران های اجتماعی) با تاکید بر تحلیل پیامدها و تبعات و تهدیدهای اجتماعی بحران ها بخصوص پیامدهای ناشی از بحران مشروعیت علیه ساختار اجتماعی صورت پذیرفته است. باید متذکر این معنا شد که مقاله حاضر عمدتا ناظر به چیستی و چگونگی (ماهیت و کاربست) بحران است؛ به همین روی اساسا با رویکردها و پارادایم های نظری و تحلیلی درباره بحران سروکار داریم نه با مصداق ها و ما به ازاهای عینی و بیرونی آن.
خلاصه ماشینی:
"بر این مبنا در یک تقسیمبندی عام در سطح کلان میتوان به سه دسته بحران و به تبع آن سه نوع تعریف اصلی از بحران به شرح زیر اشاره کرد: -بحرانهای سیستمی یا بحران در نظام -بحرانهای تصمیمگیری حکومتی -بحرانهای رویارویی بین المللی آنچه که تحت عنوان"بحرانهای اجتماعی"یاد میگردد درواقع ذیل دو دسته نخست قرار میگیرند،که به ترتیب به بحرانهای ساختاری و بحرانهای کارکردی در نظامها یا زیر نظامهای متعدد موجود در سطح جامعه مربوط میشوند.
در تمام سطوح سهگانه مورد بحث،مسئله اصلی این است که بازیگر یا بازیگران چگونه با یک موقعیت یا وضعیت تهدیدکننده حاد و وخیم برخورد میکنند؟در ادامه این بحث به حوزهها و بسترهای کارکردی دو دسته از بحرانهای سیستمی و تصمیمگیری و شرح و بسط تاثیرات و پیامدهای آنها در زیر نظامهای مربوطه خواهیم پرداخت: 3)سطوح خرد بحرانهای اجتماعی بحرانهای اجتماعی در سطح خرد را میتوان به دو دسته بحرانهای ساختاری و بحرانهای کارکردی تقسیم نمود: 1-3)بحرانهای سیستمی یا ساختاری این بحرانها در ساختار نظامهای اقتصادی و سیاسی-مدیریتی رخ میدهند و بیانگر نشانههای آسیبشناختی معینی در کل پیکره یا ساختار هر یک از این نظامها(یا زیرنظامها) هستند.
2-3)بحرانهای تصمیمگیری حکومتی این دسته بحرانها که در دو زیر نظام سیاسی-مدیریتی و اجتماعی-فرهنگی(اعتقادی)رخ مینمایند،ناظر به ناکامی و عدم توانایی زیر نظامهای مذکور در تولید ضروریات و مقتضیات به میزان لازم میباشند،این ضروریات یا مقتضیات به ترتیب عبارتند از:مشروعیت بخشی (ایجاد ارزشها و هنجارهای مقبول و تعمیمیافته)و بسیج(ایجاد معانی کنشبرانگیز)."