چکیده:
پایان بخش 71 آیه قرآن کریم با دو اسم «غفور» و «رحیم» است. این مقاله پس از معناشناسی این دو واژه و بررسی آیات حاوی آن و با در نظر گرفتن ترتیب نزول سورهها و توسیع معنایی در واژه ذنب به این نتیجه دست مییابد که ترتیب «الغفور الرحیم» دارای غرض هدایتی مشترک در این آیات است و آن «رفع نگرانی از آثار گناهان» میباشد.اما در آیه دوم سوره سبأ، تنها آیهای که این اسما به ترتیب «الرحیم الغفور» آمده است، دارای غرض هدایتی دیگری است که آن رحمت الهی در پوشاندن برخی چیزها با وارد کردن آنها در خاک یا خارج نمودن از جو میباشد. بررسی عملکرد تفاسیر در باره این بحث بیانگر آن است که هیچ تفسیری به بررسی غرض هدایتی مشترک و تفاوت این دو دسته آیات نپرداخته است.
خلاصه ماشینی:
آنگاه در بخش «بررسی آیات» با توجه بهمعنای لغوی اسمای «غفور و رحیم»، درپی پاسخ به این پرسش برآییم که اولا وجود چه عاملی در محتوای هر آیه سبب شده است خداوند بدان مناسبت این اسما را در آیه مزبور درج نماید؟ و ثانیا چه موضوع مشترکی در محتوای آیات مزبور وجود دارد که با معنای این اسما تناسب دارد؟ در این آیات از امور مختلفی نامبرده شده که براساس اسم غفور میتواند بهعنوان متعلق مغفرت خداوند مطرح باشد؛ از خوردن گوشت مرده در حالت اضطرار ـ که گناه شمرده نمیشود ـ گرفته تا گناهان عظیمی چون شرک و زنا در این آیات و طیف بسیار متنوع و گسترده کسانی که مورد مغفرت قرار گرفتهاند؛ از پیامبر اکرم’ تا کسانی که سابقه در شرک داشتهاند در این فهرست جای دارد.
البته در مواردی چون بیان حکم اکل میته که فرد در حالت اضطرار با اکل میته با شرایط خاص آن شرعا گناهی انجام نداده است، بهجهت مصالح تکوینی احکام شرعی، ممکن است آثار تکوینی اکل میته در شرایط مشروع بر روح فرد و سیر تکاملی او موجب نگرانی شود که خداوند با مغفرت و پوشاندن و بیاثر ساختن این ذنب، به نظر رحمت خود به بنده مینگرد که خداوند غفور رحیم است.
ج) همانگونه که بیان شد، محور بحث، ستر و بیاثر ساختن ذنب بهمعنای اعم آن است، پس این نکته پاسخگوی این پرسش است که چرا در کنار گناهان بسیار سنگینی چون کفر و زنا، مواردی وجود دارد که اصلا بهمعنای خاص خود گناه تلقی نمیشوند؟ مانند «حکم به محکومیت متهم بیگناهی که در ظاهر تمام شواهد علیه اوست» درمورد پیامبر اکرم’ که بهعنوان قاضی موظف است به ظواهر حکم کند.