خلاصه ماشینی:
"ولی باید در این باره اندیشید که محرک انسان برای اقدام بچنین کارها چه باید باشد؛و از چه راه باید مردم به نیکوکاری تحریک شوند؛این نقطه از نقاطی است که مکتب اسلام از سائر مکاتب اجتماعی و علمی فرق بارزی دارد؛زیرا اسلام هر عمل نیک و هر نیکو- کاری را نمیپذیرد و بهرکار خیر و نیک اجر و ثواب نمیدهد تا کار نیک و عمل سودمند با یک سلسله شرائط؛توأم نباشد در مکتب قرآن ارزشی ندارد اینک شرح مطلب: 1-گروهی تصور میکنند که رمز بقاء اجتماع نیکوکاری و رسیدگی بطبقهء افتاده و رنجدیده است و طبقه مرفه جامعه هرگاه بخواهند آسوده زندگی کنند و تمایلات نفسانی خود را خوب ارضاء سازند تا گزیرند که بوضع طبقه کار و بیچاره رسیدگی کنند؛و تا آنجا که ممکن است؛رضایت خاطر آنها را بدست آورند؛زیرا در غیر اینصورت،طبقه زحمتکش!"