چکیده:
موسیقی شعر یکی از بهترین مختصاتی است که به طور ذاتی ارزش و اهمیت آن را مشخص میکند و در واقع موسیقی شعر است که ضمن این که شنیدن آن را برای گوشها جذاب میسازد، راهی برای دلنشین کردن شعر است تا از این طریق مفهوم و هدفی که در بطن سخن منظوم نهفته است، سریعتر به مقصد و مقصود مورد نظر واصل گردد. منظور از موسیقی بیرونی شعر که باعث آهنگ و موسیقی کلام و زیبایی آن گردیده ، وزن عروضی است که بر اساس کشش هجاها و تکیه هاست. دیوان نظیری نیشابوری از نظر موسیقی بیرونی و تنوع وگوناگونی اوزان عروضی به کار رفته درآن قابل توجه و ملاحظه است. در دیوان نظیری نیشابوری 564 غزل، 42 قصیده، 3 قطعه، 10 ترکیب بند و ترجیع بند و 141 رباعی وجود دارد که مجموع 760 قطعه شعر است. شاعر در تمام دیوان از 9 بحر و 37 وزن استفاده کرده است : 275 مورد در بحر هزج شامل 128 غزل، 3 قصیده، 2 ترکیب بند، 1 قطعه و 141 رباعی ؛ 186 مورد در بحر رمل شامل 174 غزل، 9 قصیده، 3 ترکیب بند؛ 134 مورد در بحر مجتث شامل 115 غزل، 18 قصیده، یک قطعه ؛ 111 مورد در بحر مضارع شامل 100 غزل، 7 قصیده، 4 ترکیب بند ؛ 29 مورد در بحر خفیف شامل25 غزل، 3 قصیده، 1 ترکیب بند ؛ 16 مورد در بحر رجز شامل 15 غزل، 1 قصیده ؛ 6 مورد در بحر منسرح شامل 5 قصیده، 1 غزل ؛ 3 مورد در بحر سریع شامل 2 غزل، 1 قطعه ؛ 3 مورد در بحر متقارب شامل 2 غزل، 1 قطعه
خلاصه ماشینی:
"طعم هلال میدهد، زهر فراقت آب را تا تلخ کردی عیش من، شیرین ندیدم خواب را (همان:8) 7- بحر منسرح «منسرح در لغت به معنی آسان است و این بحر را بدان جهت منسرح خواندهاند که ترتیب اوتاد و اسباب در آن به صورتی است که سبب روانی آهنگ میشود» (، 1385 : 84) «بحر منسرح از اصل مستفعلن مفعولات مستفعلن مفعولات به صورت مزاحف مطوی مفتعلن فاعلات مفتعلن فاعلات ساخته میشود و رکن فاعلات به فاعلان یا فاعلن تبدیل میشود» (ماهیار،1374 : 112 ) 7-1منسرح مثمن مطوی مکشوف : مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن شامل 1 غزل و5 قصیده با 79/0درصد اوزان .
(همان:226) ایمان ز یقین خیزد،از هر چه به شک باشی در آتش حرمان بین یا بـر محک غم زن (همان:272) 2- رمل مثمن مشکول : فعلات فاعلاتن، فعلات فاعلاتن تو اگر ز کعبه راندی و گراز بهشت ما را غـم بنده پرور تو،به دری نهشت ما را (همان: 5) ز خـراش دم به رقت ،ز گـداز دل به دردم دم آتشین بیانان،بفسرد و گفت سردم(همان:328) 3- مضارع مثمن اخرب : مفعول فاعلاتن، مفعول فاعلاتن آزرده خاطران را،فـکری عنان نـگیــرد رغم گران رکابست،دل تیز گام گردان (همان:271) عیش دیار غربت،چون برق در گذار است نتــوان به قید کردن، ذوق گریز پا را (همان:4) 4- مجتث مثمن مخبون : مفاعلن فعلاتن ، مفاعلن فعلاتن بسوی ملک فنایم، روان ز کشور هستی به حدسردی وخشکی،مزاج گرم و تر آمد (همان:386) 5- رجز مثمن مطوی مخبون : مفتعلن مفاعلن ، مفتعلن مفاعلن فایدهای نمیدهد،داروی تلخ ناصحان این غم ناگوار را، باده ی خوشگوار کو ؟ (همان:280) 6- منسرح مثمن مطوی مکشوف : مفتعلن فاعلن ، مفتعلن فاعلن نوبت شادی زدیـم،بندگی ازما نرفت شهره به داغ توایم،گرچه رها کردهای (همان:296) خنده ی شیرین دگر،تلخ شود بـر لبت گـرشنـوی نغمه ی،مــرغ گلسـتان او(همان:417) نتیجه تأمل در دیوان نظیری نیشابوری و مطالعهی اشعار زیبای او این مطلب را در ذهن ایجاد میکند که او شاعری توانمند با قریحهای بالا است."