چکیده:
سنت، تبیین قرآن و دربردارنده تفصیل آموزههای اسلام است که دستخوش برخی حوادث شده است. لذا دستیابی به سنت نبوی مستلزم تلاش بسیار است. در باره طریق وصول به سنت، گروهی از مسلمانان (شیعه) سیره برخی اصحاب عترت : را احتیاطآمیزترین راه میشمرند؛ اما برخی مسلمانان (اهل تسنن) سنت پیامبر 9 را در رفتار عموم اصحاب جستجو میکنند.بررسی شخصیت عترت و اصحاب و مقایسه کارنامهشان با هم، به ما کمک میکند در باره اینکه «سیره کدام دسته (عترت یا عموم اصحاب) به صورت هرچه شایستهتری آینه تمامنمای سنت نبوی و تبلور آن است» داوری درستتری داشته باشیم. نیز میبینیم که سیره عترت هماهنگ با هم و همسو با قرآن و سنت است، اما سیره اصحاب، بلکه چهبسا یک صحابی، جز با انواعی از تأویل و توجیه با قرآن و سنت، بلکه با سیره خودش هماهنگ نمینماید.
خلاصه ماشینی:
"وی، اهل حل و عقد را ـ بدان دلیل که در دسترس و قابل شناساییاند ـ تنها مصادیق اولیای امر شمرده است، در صورتی که شناسایی ایشان و آرایشان در هر عصر ـ مخصوصا به سبب تعدد ـ ممکن نیست و با توجه به سخن اهل سنت مبنی بر نفی عصمت از خلفا و افاضل مسلمانان (رک: غزالی، ص 168؛ ابنتیمیه، ج 3، ص 374، ج 6، ص 434، 435 و 451) ادعای عصمت برای رأی اهل حل و عقد ـ حتی به فرض اجماع ـ بیدلیل است.
این اخبار در صورت صحت، تنها بر امامان : قابل تطبیق است که قول و عمل آنان با هم و با قرآن و سنت هماهنگ است، در حالی که اصحاب ـ بلکه چهبسا یک صحابی ـ انواعی از آرای متضاد و متخالف را صادر کردهاند که با هم قابل جمع نیست.
(رک: حسینی جلالی، ص 297 به بعد؛ نجمی، ص 107 به بعد؛ سبحانی، ص 305 به بعد) ادعای او مبنی بر عدم نسیان و تقدم بر اصحاب، از این جهت به دلیل انکار و تخطئهاش توسط دیگر اصحاب مورد قبول عموم واقع نشده است، بلکه وی به دلیل بیپروایی در نقل و وجود تناقض در روایاتش، مورد نقد قرار گرفته است؛ وی فراموشکار و از نظر فقه، درایت، اتقان و قرب منزلت به پیامبر9 غیرقابل قیاس با ابنمسعود خوانده شده است.
در برابر، از سویی برای برخی اصحاب ـ چون عمر ـ انواعی از موافقات و نزول قرآن، اصابات، نخستین طرف مصافحه خدا در قیامت (بخاری، الصحیح، ص 96 و 903؛ ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج 44، ص 157) و مانند آن نسبت دادهاند و امت و اجماعش معصوم شمرده شده است."