چکیده:
دو هنر معماری و موسیقی از ابتدای تاریخ تا کنون حضوری توامان در زندگی انسان داشتهاند تا جایی که مشخص کردن تقدم و تاخر هرکدام از آنها نسبت به دیگری کار دشواری است. بررسی تطبیقی این دو حوزه هنری با یکدیگر، عوامل مشترک در معماری و موسیقی و ارتباط آنها با یکدیگر را عیان میسازد. با توجه به آنکه زمینه مطالعه تطبیقی معماری و موسیقی کمتر موردتوجه قرار گرفته است، لذا نیاز به تحقیقی تطبیقی در مورد معماری و موسیقی احساس میشود. در تاریخ، دوره رنسانس از دورههای مهم و سرمنشا تحولاتی اساسی در هنر و علم گشت و هر دو هنر معماری و موسیقی در این دوران موردتوجه واقع شدند. ازاینرو در این تحقیق سعی شده است موسیقی و معماری در این دوره موردبررسی تطبیقی قرار گرفته و شباهتها و اختلافات آنها معرفی شود. بازه مکانی موردبررسی در این پژوهش کشور ایتالیا و اروپای مرکزی و غربی است. هدف از تحقیق نیز پاسخ به این سوالات است که؛ بر اساس مقایسه بین دو زمینه هنری موردبحث تا چه حد میتوان به تبیین نزدیکی ارتباط بین اصول و زیباییشناسی موسیقی و معماری در دوره ذکرشده پرداخت؟ در چه زمینههایی میتوان بین موسیقی و معماری عوامل مشترکی یافت؟ فرض بر آن است که معماری و موسیقی بر هم تاثیرگذار بوده و عوامل مشترک زیادی بین آنها وجود دارد. بررسی این موضوع از طریق مطالعات کتابخانهای مبتنی بر شیوه توصیفی با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و مطالعه تصویری نمونههای معماری و مطالعه صوتی نمونههای موسیقی انجام شده است. نتیجه بهدستآمده از بررسی تطبیقی معماری و موسیقی فرضیههای مطرحشده در پژوهش حاضر را تائید میکند و نشان میدهد این دو حوزه در شش ویژگی مشترکات دارند و در این ویژگیهای مشترک حرکتی همسو را در دوره رنسانس به نمایش میگذارند که نشانگر تاثیر متقابل آنها است.
خلاصه ماشینی:
عناصر زیباشناسانه مشترک در معماری و موسیقی (مطالعه موردی دوره رنسانس)* مهتاب مبینی** علی میرزاکلهر*** نرگس ذاکرجعفری**** چکیده دو هنر معماری و موسیقی از ابتدای تاریخ تا کنون حضوری توأمان در زندگی انسان داشتهاند تا جایی که مشخص کردن تقدم و تأخر هرکدام از آنها نسبت به دیگری کار دشواری است.
نتیجه بهدستآمده از بررسی تطبیقی معماری و موسیقی فرضیههای مطرحشده در پژوهش حاضر را تائید میکند و نشان میدهد این دو حوزه در شش ویژگی مشترکات دارند و در این ویژگیهای مشترک حرکتی همسو را در دوره رنسانس به نمایش میگذارند که نشانگر تأثیر متقابل آنها است.
یکی از این تحقیقات که از معدود منابع معتبر موجود در محافل علمی – فرهنگی خودی در موردمطالعه تطبیقی زیباییشناسی در معماری و موسیقی است، تحقیقی ارزشمند، تحت عنوان «از گذر گل تا دل» نوشته حسامالدین سراج است؛ که میتوان آن را در عداد نخستین تلاشهایی محسوب کرد که به منظور توسعه دانش نظری در این حوزه صورت گرفته است.
به تصویر صفحه مراجعه شود به تصویر صفحه مراجعه شود نتیجهگیری یکی از سؤالات مطرحشده در تحقیق حاضر این سؤال بود که چند عامل در موسیقی وجود دارد که با همان مفهوم در معماری نیز وجود داشته باشد و آیا میتوان تطبیقی معنایی بین آنها پیدا کرد؟ با بررسی معماری، عناصر زیباییشناسی شامل رنگ، ریتم، اوج و فرود و ترکیببندی (فرم و ساختار) که بنیادی بودند و ویژگیهای دیگری مانند بافت و هماهنگی را نیز در خود داشتند، موردبررسی قرار گرفت و در موسیقی نیز عوامل زیباییشناسانهای شامل: بافت، ملودی، ریتم، فرم و ساز (رنگهای صوتی) موردبررسی و تشریح قرار گرفت.
فرم و ساختار، در تمام هنرها شامل تقسیمات کلی است و این تقسیمات در دو حوزه معماری و موسیقی را حالات اثر و تغییرات موتیفیک ایجاد مینمایند؛ و ازاینرو نیز امکان تطبیقی بین هر دو حوزه وجود دارد.