چکیده:
وحی در اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است؛ زیراساس نبوت و زیربنای اعتقادات
مسلمانان و محور اصلی آموزههای دینی و معارف بلند آسمانی است. لذا هر نوع تفسیر و
توجیه غلط و برخلاف واقع از وحی، سبب انحراف افکار و عقاید مسلمانان و باعث تزلزل
در مبانی اسلام است، و متأسفانه در طول تاریخ، وحی همواره مورد تهاجم نااهلان و
تفسیرها و توجیههای غلط و نادرست بوده است. در همین جهت، اخیرا کتابی به نام "
بسط تجربه نبوی" منتشر شده و در آن، وحی امری بشری و زمینی و برخاسته از درون
پیامبر )نه نازل شده از عالم بالا( معرفی شده است. با مطالعه دقیق آن کتاب و آگاهی
به مضمون آن، ایرادهایی به ذهن آمد که برخی از آنها در مقالهای تحت عنوان "بسط
تجربه نبوی در بوته نقد" و بعضی دیگر در این مقاله مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
"بررسی باید دید منظور از تاریخی بودن متن قرآن چیست؟ اگر منظور این است که قرآن در پهنه زمان و در مدت 20 یا 23 سال برای مسلمانان نازل شده است، یعنی علاوه بر نزول دفعی بر قلب پیامبر نزول تدریجی و تاریخی داشت، سخن درستی است که قابل انکار نیست؛ لکن منظور صاحب نظریه این معنای از تاریخی بودن نیست؛ زیرا چنانکه در مباحث پیشین گذشت، ایشان به خاطر خلط دیالوگ حقیقی با غیرحقیقی، معتقد است که منظور از تاریخی بودن متن، به این است که متن قرآن در ارتباط با شرایط و ظروف تاریخی شکل گرفته است؛ یعنی قرآن در شرایط اجتماعی در هر واقعهای متناسب با آن سخن پیش میکشید و با آن داد و ستد داشت؛ لذا خود قرآن تاریخی است و چون امروز آن شرایط و ظروف تحقق ندارد و قهرا تاریخ مصرف آیاتی هم که متناسب با آن ظروف و شرایط بوده تمام شده است، صاحب این نظریه علاوه بر مقاله بسط تجربه نبوی، مقاله دیگری دارد به نام "ذاتی و عرضی در ادیان" )همان، صص 29-82)، که در آنجا شؤون دین را به دو دسته ذاتی و عرضی تقسیم نموده است، و منظورش از عرضی ها، آنهایی هستند که میتوانستند به گونهای دیگر باشند."