خلاصه ماشینی:
"کیهان فرهنگی:در مورد ادبیاتکهن ایران باید گفت:با وجودشباهتهایی که میان ادبیات ایران ویونان موجود است،شعر فارسی از همانآغاز یعنی از زمان رودکی به بعد برایمردم امروز ما نیز قابل فهم است و اینادیبات در بین مردم رواج فراوانی دارد.
کیهان فرهنگی:اصولا ادبیات نوشما تا چه حد از ادبیات کهن یونانتأثیر پذیرفته است؟و آیا به نظر شماعلت عدم آشنایی مردم و معاصرین باادبیات کهن یونان به دلیل گسستگیادبیات نو از ریشههای تاریخی آننیست؟ میچاکیس:ادبیات باستانی یونان،از هومر تا حالرا میتوان به سه دوره قسمت کرد: دورۀ اول،از هومر تا قرن چهارم-که به ادبیاتلاتین معروف است-؛دورۀ دوم،از قرن چهارم تا اواسطقرن پانزدهم-که به ادبیات دورۀ بیزانس معروفاست-؛دوره سوم-که ادبیات قرن دوازدهم تا&%09406FYKG094G% عصر کنونی را در برمیگیرد-این از ویژگیهای ادبیاتیونانی است که زمان درازی را اشغال کرده،اما بایدتوجه داشت،هنگامی که از ادبیات مدرن سخنمیگوییم،منظورمان تنها ادبیات معاصر نیست،بلکهادبیاتی است که تقریبا از قرن دوازدهم و با همانشعرهای هجوآمیز شروع شده است.
کیهان فرهنگی:آیا منظور شما ایناست که در ادبیات قدیم یونان نقد ادبیبدان گونه که روی نویسندگان شما اثربگذارد،وجود نداشته است؟ میچاکیس:در دوران باستان و در زمان افلاطون وارسطو و به طور کلی در دورۀ ادبیات کلاسیک،فرهنگگستردهای در زمینۀ نقد ادبی وجود داشته ودر اسکندریۀ کهن،فرهنگ انتقاد و نقد آثار ادبی رواجداشته است که در زمان خود نیز از شهرت خوبیبرخوردار بوده.
کیهان فرهنگی:در دورۀ مدرنچطور؟آیا در دورۀ معاصر نقد ادبی بهعنوان یکی از انواع ادبی وجود دارد واین نقدها چه تأثیری در آثار شاعران ونویسندگان و هنرمندان یونانی بر جایگذاشته است؟ میچاکیس:به همان نسبت که علم بشر تغییرکرده،نقدهای ادبی نیز دگرگون شده است."