خلاصه ماشینی:
"مطلب این است که نقش علم فقه در آنچه در میان مسلمین معاملات و ساسات نامیده شده چه بوده است؟به نظر ما با بررسی علل پیدایش اجتهاد فقهی و علم فقه،به صورتی کاملا واضح به دست میآید که آنچه از دو معنای فوق صحیح است،همان معنای دوم است و معنای اول که متأسفانه ذهن عده زیادی را به خود مشغول داشته،از هیچگونه اعتبار علمی برخوردار نیست و اینک شرح این مطلب: در طول بیست و سه سال پیامبری گرامی اسلام(ص)ضوابط و قوانین معینی برای زندگی اجتماعی مسلمین به وسیلهء کاب و سمنت تشریع شد و به مورد اجرا در آمد.
مسئله این است که آیا ما همان مسائل را دریم به اضافه یک سلسله مسائل به اصطلاح«مستحدثه»یا اینکه امروز در قسمت مهم و عمدهای از مسائل زندگی اجتماعی فقط با مسائل مستحدثه سرو کار داریم نه چیز دیگر؟01 گر پاسخ دوم صحیح باشد،در اینصورت مطرح کردن بسیاری از مسائل اجتماعی،سیاسی و اقتصادی از وجهه نظر اعصار گذشته و پاسخ فقهی دادن به آنها-چه این پاسخها موافق نظارت گذشتگان باشد و چه مخالف آنها-نه تنها عملی است بیهوده و غیر علمی بلکه نتیجهء آن به بن بست کشیده شدن جامعهء مسلمین است.
بلکه این مطلب است که اصولا آنچه در هر عصر«معرفت دینی»نامیده میشود، همواره در چهارچوبها و قالبهای فلسفی و علمی ذهن انسان آن عصر،تحقق پیدا میکند و شکل میگیرد و معرفت دینی به صورت یک رشته افکار منسجم،به نحو مجرد و منقطع از این زمینهها قابل حصول نیست."