خلاصه ماشینی:
"اگر پذیفتیم که کل این عرصهمتعلق به آنهاست،و دینی کردنآن عرضی است و ممکن نیست،(ولو اینکه[پس از پذیرش ایننظر]گفته شود ما صحنه را ترکنکرده،تلاش خود را میکنیم،اینیک تلاش مأیوسانه است؛وقتیمعتقدید زمان زمان آنهاست،دورتاریخ متعلق به آنهاست،حقیقتغروب کرده و نوری نیست که به آننظر کنیم،تلاش پس از آن تلاشیاست که از ابتدا معتقدید به جایینخواهد رسید)این نظر چگونهمیتواند زمینهای برای شکلگیریتمدن دینی به وجود بیاورد؟ تخیل آزاد وجود ندارد شهید آوینی در جایی میپرسدآیا هنرمند مسئول هنر خود هستیا نیست؟چه کسی میتواند سرخود را بالا بگیرد و بگوید هنرمند(به تصویر صفحه مراجعه شود)&%11208NMZG112G% مسئول هنرش نیست؟تنها دریک صورت میتوان چنین نظریداشت:پذیرش این نظر که هنرمندبدون شعور و آگاهی هنرورزیمیکند.
آیا احساساتشخص هیچ نسبتی با اخلاقیات،عقاید و گذشتۀ معرفتی او ندارد؟!اگر هیچ نسبتی بین این دو نیست،چگونه است که یک نفر از یکموسیقی لذت میبرد و دیگری ازآن متنفر است؟اگر کسی به شکلیدرست به مبانی معرفتشناختیهنر رجوع کند میبیند که به لحاظمنطقی بین ساحت عقل و احساسپیوند بسیار دقیقی وجود دارد."