چکیده:
پیش فرض پلورالیسم وکثرت گرایی دینی، عدم حقانیت دین واحد ونسبیتمعرفتی است وپیامد آن تسامح دینی وفقدان نگرش به دین واحد با معیار حقوباطل نسبت با ادیان دیگر است. در این نگرش، نگاه به دین، آسمانی نیستودین ازگوهر اصلی خود تهی می گردد وتابع تفسیر ونگاه مفسر دین می شودوبین وهادی بودن خودرا از دست می دهد.این نگاه با آیات بین قرآن واصلهدایتگری دین حقانی در تضاد مسلم است.
خلاصه ماشینی:
"بعد از ورود فلسفه وجریان فکری جدید درجهان اسلام عده ای از متفکرین مسلمان تحت تاثیر این جریان قرار گرفته وبدون توجه بهمبانی معرفت شناسانه آن تلاش کرده اند به آنها هویت بومی دهند وبا استمداد از برخی اشعارو امثال و حکم و آیات و روایات در قلب معارف دینی جایگزین نمایند.
در این مقاله تلاش شده است پلورالیسم از نگاه دروندینی در بوته نقد قرار گیرد و بااستمداد از آیات قرآنی ارزیابی شود و افراد ملتزم به ریشه های معرفت شناسانه و نتایجپلورالیسم در دادگاه وجدان دینی به تجدید نظر فرا خوانده شوند.
نباید بر چیزی به نام «عقاید حقه» تاکید کرد زیرا مستلزم ابطال دیگران است وبر اساساین دیدگاه ،اصول اعتقادات ومعارف اسلامی نیز ،حداکثر در حد جزمهایی تلقی می شوند کههر مذهبی ،مقداری از آنها را برای پیروان خود دارد وقابل اثبات یا ابطال نیست ولذا علمینیست.
در گزاره های دینی و قرآنی از حقانیت مطلق معارف و اعتقاد جازمبه مبدا و معاد سخن گفته شده است «ان الذین قالوا ربناالله ثم استقامو ا فلاخوف علیهم ولاهمیحزنون» «کسانی که گفتند:پروردگار ما الله است سپس استقامت کردند،نه ترسی برای آناناست ونه اندوهگین می شوند» (احقاف- 13).
6. متون دینی نه تنها صامت وکدر نیست بلکه خود روشن و بین است ومبین حقایق ومعارفمتقن الهی به جوامع بشری است ونه تنها تجربه شخصی پیامبران وتفسیر ذهنی آنهانیست بلکه آنان نیزملزم به رعایت امانت وابلاغ تام وتمام آن به مردم بدون کوچکتریندخل وتصرفی شدهاند: ـ «ولو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین» «اگر او (پیامبر) سخنیدروغ بر ما می بست ما او را با قدرت میگرفتیم سپس رگ قلبش را قطع می کردیم»(الحاقه 44 - 46)."