چکیده:
نوشتار حاضر قصد دارد نقش رهبری سیاسی و چگونگی تأثیرگذاری آن را در شکستها و پیروزیها، مورد بررسی قرار دهد. از این رو، با سیری در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، چهار جنگ مهم و تأثیرگذار دویست سال اخیر ـ ابتدا، جنگ اول ایران و روس و در آخر جنگ عراق و ایران ـ مورد مطالعه قرار گرفته تا ضمن مقایسه رهبری سیاسی ایران در این جنگها و نتایج حاصله از آن، به این پرسش نیز پاسخی مناسب ارائه شود که دلیل شکستهای ایران در سه جنگ زمان قاجار و کسب نتیجهای مطلوب در جنگ با عراق، چه بوده است؟
This paper tries to study the role of political leadership and how it influenced victories and failures during history. Therefore, in a journey through fluctuating Iranian history, four prominent and influential wars of past two centuries – initially Iran-Russia war and finally Iran-Iraq war- have been studied. While comparing Iran's political leadership in these wars and their consequences, this question has been duly answered: what were the reasons of Iran's failures in three wars during Qajar dynasty and desired results of Iran-Iraq war?
خلاصه ماشینی:
(gary, 2008: 5) اصول صحیح جنگ، توسط رهبری خردمند قابل پیاده شدن است و اگر شرایط بهنحوی باشد که نیروی منظم کشور نتواند از عهده دفاع برآید، این رهبری سیاسی است که باید با اتکا به مردم، نوع دیگری از جنگ را سازماندهی کند.
سلاحهای مورد استفاده، از لحاظ کمی و کیفی برابر بود و عمده قوای روسیه نیز در جبهه فرانسه و عثمانی به کار گرفته شده بود؛ بنابراین مشکل اصلی ایران، نبودن یک دستگاه رهبری سالم و مقتدر بود و همین عامل، نقش اساسی در شکست ایران ایفا کرد.
فاجعه بوشهر در خرمشهر تکرار شد و نیروهای 13 هزار نفری ایران، به فرماندهی خانلرمیرزا ـ عموی ناصرالدین شاه ـ پس از 2 ساعت درگیری درحالی که هیچ دلیلی برای شکست ایران دیده نمیشد و همگی مشغول جنگ بودند، به محض پیاده شدن تعداد کمی از سربازان انگلیسی در شمال خرمشهر، به سبب صدور فرمان عقبنشینی، همه تجهیزات حتی زخمیها را به جا گذاشتند و به طرف اهواز فرار کردند.
نتیجه هدف این نوشتار، بررسی نقش رهبری سیاسی در جنگها بود و تأکید بر این مسئله که در صورت به وجود آمدن یک درگیری نظامی بین دو یا چند کشور، صرف نظر از وجود متغیرهای دیگری که در دفاع مؤثر است، راهکارهای اصلی (تقریبا مشابهی برای همه جوامع) وجود دارد که در صورت بهکارگیری صحیح آنها، رهبری سیاسی میتواند در حصول اهداف سیاسی نقش اساسی داشته باشد.
در این مقطع، رهبری انقلاب اسلامی ایران (با برخورداری از جایگاه مرجعیت دینی) با اصولی که در جنگهای معمول کمتر مشاهده میشود به هدایت جنگ پرداخت و همان طور که اشاره شد، برای نخستین بار در دویست سال گذشته، تمامیت ارضی کشور حفظ شد.