خلاصه ماشینی:
"حال باید دید که چگونه جهان اسلام با دو رویه تمدن رویارو شد، لطفا دقت فرمایید، پرسش این است:«چگونه جهان اسلام با آن دو پدیده رویارو شد»؟این سؤال بدین گونه مطرح میشود زیرا ما به عنوان تاریخگر این مسئله را بررسی میکنیم نه به عنوان یک فیلسوف تا سؤال مثلا بدین شیوه مطرح شود:«چگونه جهان اسلام میباید با آن دو پدیده رویارو میشد»؟ما میخواهیم دریابیم که با ویژگیها و شرایط موجود آن روزگار اندیشهگران جهان اسلام چگونه در پهنه عمل با دو رویه تمدن غرب رویارو شدند؟درباره واکنش دولتهای اسلامی بحثی به میان نمیآورم که مثلا شیوه برخورد فتحعلی شاه ایرانی، سلطان سلیم سوم ترک و یا محمد علی پاشای مصری با غرب چه بوده است، بلکه شیوههای اندیشهگران جهان اسلام را تا آن حدی که بنیه معلوماتی نگارنده اجازه میدهد بیان میکنم تا دریابیم که آیا اندیشهگران جهان اسلام این دشواری جهانی را که بزرگترین دشواری و بزرگترین نقطه عطف تاریخشنامیدهایم، با تمام ابعادش دریافتند یا نه؟آیا تنها جنبه استعماری این تمدن را دیدند و آن را قبول یا رد کردند؟ آیا تنها به دانش و کارشناسی آن توجه عمده نشان دادند و خصوصیات دانش و کارشناسی نظر آنان را جلب کرد در حالی که رویه دیگر تمدن غرب را که استعمار باشد همزمان و در ارتباط با رویه دیگر آن تمدن از دیده دور داشتند و آیا دانش و کارشناسی به حکم اینکه از غرب سرچشمه گرفته بود بد دانسته شد و بد قلمداد شد آنرا ناآموختنی و زشت اعلام کردند و گفتند که نباید آن را آموخت؟به هر حال بحث پیرامون این پرسشها چگونگی رویارویی اندیشهگران جهان اسلام را با این تمدن در آن زمان نشان میدهد."