چکیده:
«تاریخمندی متن» بر اثرپذیری «متن» از واقعیات فرهنگی و اجتماعی عصر پیدایش آن تأکید دارد. این مقاله تقریر نصر حامد ابوزید از تاریخمندی قرآن را بررسی میکند. وی بر آن است که قرآن یک «محصول فرهنگی» است. از اینرو «معنای اصلی» قرآن یک معنای تاریخی است و باید با عنایت به آن واقعیات تفسیر شود، اما نشانههای زبانی موجود در قرآن این قابلیت را دارند که در کانون «تأویل خلاق» قرار گیرند و بر حسب واقعیات اجتماعی و زبانی عصر مفسر بازسازی شوند. هدف از تأویل قرآن باید درک «مغزی» باشد نه «معنا» که مربوط به عصر نزول است. لازمة این رویکرد آن است که بخشهایی از قرآن که برای انطباق با واقعیات فرهنگی و زبانی عصر حاضر نیستند، «شواهدی تاریخی» قلمداد شوند. مهمترین اشکال دیدگاه ابوزید حصر قرآن در حصار تنگ اقتضائات عصر نزول و پذیرش راهیابی مضامین باطل برخاسته از جهل و عقبماندگی فرهنگ آن عصر در درونمایة وحیانی است. کلید واژهها: تاریخمندی فهم، تاریخمندی متن، مغزی، تأویل مجازی، نصر حامد ابوزید، فرهنگ زمانه، معنا، فحوا.
خلاصه ماشینی:
"تفاوت این دیدگاه با نظریات انسان گرایانه و وجودگرایانه بشری در این است که قرآن کریم با توجه به هدف نهایی آفرینش انسان و جهان ، کلیت و اساس این فطرت را «الهی» معرفی میکند و این نوع تعریف از ماهیت فطرت، تک بعدی نبوده و منافاتی با وجود سایر استعدادهای ویژه روح، مانند: خلاقیت، خرد ورزی، نوع دوستی، کسب علم و قدرت و نیز تلاش برای شکوفا ساختن آنها ندارد.
از سوی دیگر قرآن کریم با آنکه تأثیرات دین بر زندگی بشر را میپذیرد و خود از بسیاری از این مولفه های کارکردی برخوردار است، هرگز به این مقوله منحصر و محدود نشده و علاوه بر آن در تقابل آشکار با دیدگاه کسانی قرار میگیرد که دین را، نه یک نیاز ذاتی و ضروری در جهت کمال بلکه؛ محصول برخورد انسان با جهان پیرامون و نیازهای او در این نظام متزاحم میدانند.
همچنین آیت الله مطهری و افلاطون در تعریف عدالت اجتماعی بیان میکنند: اگر در یک جامعه مناصب به صورت درست، یعنی بر اساس لیاقت و شایستگی و تخصص افراد به آنها واگذار شود، عدالت در بعد اجتماعی، سیاسی و اداری به طور کلی ایجاد میشود.
از آنجا که تحقق برابری به تنهایی کافی نیست و با مشکلاتی مواجه میگردد، اعطای حقوق و در نظر گرفتن شایستگیها و لیاقتهای افراد نیز در مفهوم عدالت اجتماعی به کار گرفته میشود و از نظر آیت الله مطهری برابری به تنهایی، اولا امکانپذیر نیست؛ زیرا همه موجبات سعادت در اختیار انسان قرار ندارد و حتی اگر از لحاظ مادی امکان چنین کاری وجود داشته باشد، به لحاظ معنوی امکانپذیر نیست."